عقد و ازدواج

  • ۰
  • ۰

میانگین سن ازدواج عروس و دامادهای ایرانی

طبق آخرین آمار از وضعیت طلاق و ازدواج در کشور،در نیمه اول امسال ۳۲۴ هزار و ۷۱۳ نفر ازدواج کرده و  ۸۴ هزار و ۱۶ نفر طلاق گرفته اند.

به گفته ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال، هر دو فصل یک بار آمار ازدواج و طلاق استخراج می‌شود و به همین دلیل آخرین آمار مربوط به نیمه اول سال بوده و سه ماهه اخیر جمع آوری نشده است.

به گفته مسئولان، تعداد ازدواج‌های ثبت شده در کشور در سال 98 نزدیک به ۶۰۹ هزار مورد و حدود هشت درصد کمتر از سال 97 بوده است.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

 بهترین سن ازدواج چگونه محاسبه می شود؟ 

یکی از بحث‌های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر می‌شود...

 

 

در حالی که از دیدگاه روان‌شناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل‌تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده‌ایم که می‌خوانید.

 
 

 

 

سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می‌توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم‌پوشی کرد؟

 

 

 

از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع می‌شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان‌پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می‌برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می‌شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان‌ها به حداقل کفایت می‌کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان‌پزشکان و اصولا مکاتب روان‌شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله‌ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا ‌کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به‌دست آورد.

 

 

 

سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟

 

 

بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده‌شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی،‌ علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.

 

 

 

سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی به‌دست می‌آید؟

 

 

بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینه‌های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم‌ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می‌خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می‌شود. جامعه‌ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی‌دهیم.

 

 

البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده‌گیری و سخت‌گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره‌های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی‌کنیم. صحبت ما در مورد حداقل‌هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی‌های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می‌تواند ازدواج کند که این اتفاق می‌تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال‌های بعدی موکول شود.

 

 

 

سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟

 

 

ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی‌شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده‌شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده‌ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده‌هایی که ازدواج‌‌والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب‌شان برنامه‌ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان‌شان فراهم کرده‌اند.

 

 

 

سوال: پس با توجه به گفته‌های شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟

 

 

بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل‌هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده‌اند یا خیر.

 

 

 

سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟

 

 

ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب می‌دانیم. در این صورت می‌توانیم بگوییم که زمینه‌ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می‌شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندی‌ها، مهارت‌ها، حرفه و تحصیلات.

 

 

 

اگر خانمی از همسرش بزرگ‌تر بود چطور؟

 

 

این مساله هم اگر به‌صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره‌های لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می‌توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.

 

 

سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر می‌شود. نظر شما در این رابطه چیست؟

 

 

ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه‌دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه‌دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می‌کنند نباید برای بچه‌دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان‌هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان‌ معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می‌شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب‌ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان‌شان ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچه‌دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

در این شرایط ازدواج نکنید! 

گاهی اوقات زن و شوهرهایی را می بینیم که هیچ تناسبی با هم ندارند، مشکلات زیادی در زندگی مشترک شان دارند و به نظر می رسد از همان اول، ازدواج شان نادرست بوده است.  

 

در این مواقع با خودمان می گوییم چطور آنها همدیگر را انتخاب کرده اند؟ مگر از همان اول متوجه نبودند که تا این حد با هم اختلاف دارند؟ شاید فکر کنید که آنها در زمان انتخاب، آگاهی و منطق درستی نداشته اند، یا اساسا آدم های عجیب و غریبی هستند که توانسته اند دست به چنین انتخابی بزنند! اما بیشتر مواقع این طور نیست!  

 

مساله این است که در خیلی از موارد، افراد در هنگام انتخاب همسر در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند فکر کنند و درست انتخاب کنند. باورتان نمی شود؟ در اینجا می خواهیم شما را با ۱۰ وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر آشنا کنیم که اگر خود شما هم در چنین شرایطی قرار بگیرید ممکن است ندانسته مرتکب همان اشتباهات آشکار شوید.  

 

۱ – زیبایی خیره کننده  

 

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!  

 

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید.  

 

۲ – پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه  

 

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند!  

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر «خانم دکتر» نخواهید بود!  

 

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟  

 

۳ – شیفتگی و عشق بی اندازه  

 

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!  

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.  

 

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.  

 

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.  

 

۴ – احساس تنهایی شدید

 

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.  

 

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!  

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.  

 

۵ – عجله  

 

«برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود.» آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟  

 

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.  

 

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!  

 

۶ – سن پایین  

 

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.  

 

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر ۲۰ سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.  

 

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟  

 

۷ – شناخت ناقص  

 

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید.  

 

احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.  

 

۸ – بحران روحی  

 

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.  

 

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.  

 

۹ – سرخوشی و هیجان  

 

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده یاد که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!  

 

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.  

 

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.  

 

۱۰ – چشم و هم چشمی  

 

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.  

 

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند!  

 

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید!

منبع:مجله موفقیت

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید، بخوانید 

کمتر زوجی پیدا می‌شوند که در اوایل ازدواج خود از جهت شدت تمایلات جنسی با هم جور نباشند و دچار مشکل بشوند. اما واقعیت این است که بعد از گذشت یکی دو سال، تعداد دفعات رابطه جنسی افت می‌کند. اگر هر دو طرف به طور همزمان دچار افت تمایلات جنسی شوند باز هم مشکلی نیست، اما اغلب یکی از طرفین تمایل به روابط جنسی بیشتر نسبت به آن دیگری دارد و این تفاوت می‌تواند رابطه زناشویی را در بلند مدت دچار آسیب‌هایی بکند:

  • «تو سیری ناپذیری!»
  • «و تو هم هرگز تمایلی به من نداری!»

زن یا مرد؛ کدامیک دوست دارند بیشتر رابطه جنسی داشته باشند؟ اگر فکر می‌کنید مرد، درست فکر می‌کنید. بیشتر اوقات مرد‌ها تمایل بیشتری برای برقراری رابطه جنسی دارند.

در دو سوم موارد، مرد تمایل جنسی شدیدتری نسبت به زن دارد و این چیزی است که سکس تراپیست‌ها می‌گویند. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، تنش و اختلاف ایجاد می‌شود، اما چون بیشتر افراد این را می‌دانند که مرد‌ها طبیعتا بیشتر دوست دارند رابطه جنسی داشته باشند، این اختلاف را می‌پذیرند و پیش می‌روند. اما در مورد آن یک سوم باقیمانده چطور؟

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

یعنی مواردی که زن، تمایل بیشتری به روابط جنسی دارد؟ این موارد از نظر فرهنگی و اجتماعی غیرمنتظره‌اند و همین می‌تواند استرس و تنش را در رابطه بیشتر کرده و بگومگو‌های زن و شوهری را پُررنگ‌تر کند.

چنین تفاوت‌هایی یک جنبه‌ی ناخوشایند دیگر هم دارد و آن، پس زدن محبت‌های غیر جنسی است. آن‌هایی که تمایلات جنسی‌شان بیشتر است، با شور و اشتیاق با در آغوش گرفتن و نوازش کردن و بوسیدن شروع می‌کنند که تا حدود زیادی تغذیه کننده‌ی جنبه‌ی هیجانی رابطه است، اما این امید را نیز دارند که این رفتار‌های محبت آمیز به رابطه جنسی منتهی شود. اما آن‌هایی که تمایلات جنسی کمتری دارند از چنین محبت‌ها و رفتار‌های غیرجنسی فرار می‌کنند که مبادا این رفتار‌ها به عنوان چراغ سبزی برای رابطه جنسی محسوب شوند.

در دنیای امروز، تفاوت در تمایلات جنسی یکی از بزرگ‌ترین علت‌های مراجعه زوج‌ها به سکس تراپیست‌هاست. یک سکس تراپیست معمولا می‌پرسد: «چه کسی در رابطه شما کنترل کننده است؟» هر کدام از زوجین به آن دیگری اشاره می‌کنند و هر دو از این تعجب می‌کنند که چرا طرف مقابل‌شان تصور می‌کند کنترلی ندارد و تحت نفوذ است و در واقع اختیاری ندارد!

کسی که تمایلات جنسی بیشتری دارد احساس می‌کند با هر بار قدم جلو گذاشتن و «نه» شنیدن مورد بی‌رحمی قرار می‌گیرد و غیرمنصفانه طرد می‌شود و آن کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد نیز احساس می‌کند با هر بار طفره رفتن از رابطه جنسی و «نه» گفتن به درخواست طرف مقابل، از نظر روحی و عاطفی متلاشی و سرکوب می‌شود (بیشتر افراد تصور می‌کنند تفاوت در تمایلات جنسی فقط به کسی فشار وارد می‌کند که تمایلات جنسی بیشتری دارد، در صورتی که هر دو طرف تحت فشار خواهند بود).

خوشبختانه این تفاوت‌ها در تمایلات جنسی قابل حل‌اند. با ما همراه باشید تا توصیه‌ها و پیشنهاد‌های سکس تراپیست‌ها در این موارد را به شما انتقال بدهیم:

«دل‌تان واقعا چه می‌خواهد؟»

آیا واقعا رابطه جنسی می‌خواهید؟ یا به چیز دیگری نیاز دارید؟ مثلا با هم بیشتر خوش بگذرانید، محبت‌های غیر جنسی یا تائید دوباره‌ی عشق و علاقه‌ی همسرتان؟ خیلی از زوج‌ها با وجود تفاوت‌هایی که در تمایلات جنسی با هم دارند، وقتی بیشتر به هم محبت می‌کنند و بیشتر با هم وقت می‌گذرانند و رفتار‌های محبت آمیز بیشتری با هم دارند، احساس صمیمت بیشتری با هم می‌کنند و همین باعث می‌شود از میزان تفاوتی که از جهت تمایلات جنسی با هم دارند تا حدودی کاسته شود.

«روی تعداد دفعات رابطه جنسی‌تان با هم به یک توافق برسید»

اگر یکی از طرفین دوست دارد دو بار در هفته رابطه جنسی داشته باشد در حالی که دیگری با یک بار رابطه جنسی در ماه راحت‌تر است، باید میانگین را حساب کنند! یعنی چهار تا پنج بار رابطه جنسی در ماه. اما باز هم عدد میانگین چندان مهم نیست؛ چیزی که مهم است پیدا کردن چیزی است که هر دو با آٔن راحت و راضی باشند.

نکته: در مورد زوج‌های بالای ۵۰ سال، آمار نشان می‌دهد تعداد دفعات رابطه جنسی در طیف هر روز رابطه جنسی تا هیچ رابطه جنسی قرار می‌گیرد! اما طبق توصیه کارشناسان، معمول‌ترین میزان رابطه جنسی برای زن و شوهر‌های سنین بالا، دو تا سه بار رابطه در یک ماه است.

«برای روابط جنسی‌تان برنامه ریزی کنید»

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

برنامه ریزی واقعا لازم است. از قبل برنامه ریزی و تاریخ تعیین کردن برای رابطه جنسی به کسی که تمایلات جنسی قوی‌تری دارد این اطمینان را می‌دهد که رابطه جنسی حتما روی خواهد داد و در نتیجه فشار و استرس کمتری خواهد داشت. ضمنا با این روش، کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد نیز خیالش راحت می‌شود که رابطه جنسی‌شان فقط در همان موعد مقرر روی خواهد داد. تنش در رابطه‌ای که فعالیت‌های جنسی طبق برنامه و تاریخ انجام می‌شوند بسیار کمتر است.

«چه باید بکنید اگر موعد رابطه جنسی طبق برنامه رسیده و شما حال و حوصله ندارید؟»

بیشتر افرادی که تمایلات جنسی کمتری دارند این سوال را می‌پرسند، اما معمولا مسئله کمتر از آنچه تصور می‌کنند و می‌ترسند درد سرساز خواهد بود. از آنجایی که برنامه ریزی برای رابطه جنسی از تنش و استرس در رابطه کم می‌کند، کیفیت رابطه بهتر و تقویت می‌شود و همین زمینه را برای تقویت تمایلات جنسی در کسی که کمتر خواهان فعالیت‌های جنسی است فراهم می‌نماید، یعنی از نظر روحی و روانی، هیجان و کشش بیشتری برای جنبه‌های جنسی رابطه خواهد داشت.

نکته: البته هیچ برنامه ریزی برای رابطه جنسی همیشگی نمی‌تواند باشد. کارشناسان توصیه می‌کنند برای تقریبا شش ماه برنامه ریزی کنید و اگر نتیجه مناسب نبود، دوباره با همسرتان برای تغییر برنامه مذاکره و توافق کنید.

«به برنامه‌ای که تعیین کرده‌اید پایبند و وفادار باشید»

اگر برنامه‌ای را با توافق تعیین کردید دیگر نباید بر سر آن بگومگو کنید و هر دو طرف باید طبق برنامه پیش بروید. کسی که تمایلات جنسی بیشتری دارد نباید خارج از برنامه درخواست رابطه جنسی کند و کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد هم نباید موعد مقرر رابطه جنسی را بی‌دلیل رد کند یا به تاخیر بیندازد.

«ناز و نوازش‌های غیرجنسی‌تان را بیشتر کنید»

وقتی طرفین طبق برنامه‌ای که تعیین کرده‌اند با هم به توافق می‌رسند، محبت‌ها و نوازش‌های غیر جنسی نیز به رابطه برمی‌گردند. وقتی هر دوی شما خیال‌تان از بابت زمان رابطه جنسی راحت است، هر کدام‌تان به راحتی می‌توانید شروع کننده‌ی آغوش و بوسه و نوازش باشید، بدون اینکه از برداشت‌های اشتباه هراسی داشته باشید. زوج‌هایی که موفق می‌شوند تفاوت‌ها در تمایلات جنسی‌شان را حل و فصل کنند، معمولا از کشف اینکه چقدر دل‌شان برای محبت‌های غیر جنسی تنگ شده بوده و چقدر به آن نیاز داشتند متعجب و شگفت زده می‌شوند. آن‌ها تازه متوجه می‌شوند که محبت‌ها و نوازش‌های غیر جنسی چقدر در رابطه زناشویی لازم و مهم‌اند و چه کمک بزرگی به سلامت عاطفی و هیجانی‌شان می‌کنند.

«در صورت نیاز از یک سکس تراپیست کمک بگیرید»

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

اگر برای مذاکره با همسرتان در مورد برنامه ریزی رابطه جنسی مشکل دارید یا اگر تفاوت‌ها در تمایلات جنسی‌تان مزمن شده و کیفیت رابطه‌تان را تا حدی تحت تاثیر قرار داده که نمی‌توانید با توافق به نتیجه برسید، حتما با یک سکس تراپیست مشورت کنید.

توصیه‌هایی برای کسانی که تمایلات جنسی بیشتری نسبت به همسر خود دارند

اگر در رابطه زناشویی‌تان، شما کسی هستید که نیاز‌های جنسی‌تان بیشتر از همسرتان است، نباید بنشینید و منتظر بمانید که طرف مقابل‌تان تغییر کند. هر دو شما به یک اندازه برای رفع این اختلاف مسئولید.

راهکار‌ها و توصیه‌هایی برای‌تان داریم که بتوانید احتمال اینکه همسرتان تمایل بیشتری به رابطه جنسی پیدا کند را بالاتر ببرید.

کم میلی جنسی همسرتان را به خودتان نگیرید

تفاوت در تمایلات جنسی بین زن و شوهر‌ها بسیار معمول است. هر چند خیلی سخت است که درخواست‌های جنسی‌تان مکررا رد شوند و شما این مسئله را به خودتان نگیرید، اما باید به خودتان یادآوری کنید که اگر همسر شما تمایل کمتری به رابطه جنسی دارد، لزوما به خاطر شما، میزان جذابیت‌تان و یا ویژگی‌هایی که دارید نیست. ممکن است پای کمبود هورمون‌ها یا دیگر مشکلات روحی در میان باشد یا احساسی که همسرتان نسبت به خودش دارد.

مثلا ممکن است همسرتان احساس خوبی نسبت به خودش ندارد. درک کنید که این موقعیت فقط برای شما آزاردهنده نیست و او نیز رنج می‌کشد. حتی اگر جوری رفتار کند که گویی موضع دفاعی به خودش گرفته، اما مطمئن باشید خودش هم زمان زیادی را در این فکر است که چرا روابط جنسی بین شما به راحتی صورت نمی‌گیرد. پس سعی کنید همسرتان را درک کنید.

اگر مردی هستید که همسرتان نسبت به شما تمایل کمتری به روابط جنسی دارد ...

با توجه کردن به جنبه‌ی دوستانه‌ی رابطه‌تان شروع کنید. خیلی از خانم‌ها از این طریق برانگیخته می‌شوند. یعنی تا زمانی که قلبا احساس نزدیکی و صمیمیت نکنند، تمایلی به رابطه جنسی ندارند.

کار‌هایی انجام دهید که برای همسرتان مهم‌اند؛ مثلا در کار‌های خانه بیشتر به او کمک کنید، هر وقت به شما نیاز داشت در دسترس باشید، در مورد روزی که گذرانده و دغدغه‌هایش بیشتر با او حرف بزنید، محبت‌های کوچک، اما مهم را فراموش نکنید، مثلا صبح پیش از همسرتان از خواب بیدار شوید و صبحانه را آماده کنید، یادداشت‌های عاشقانه برایش بگذارید، وسط روز با او تماس بگیرید و بگویید که به او فکر می‌کردید، گاهی با یک شاخه گل به خانه بیایید و هزاران راه دیگر!

نشان دادن محبت و علاقه با کار‌های تصادفی و جالب باعث می‌شود همسرتان بیشتر جذب شما شده و از نظر جنسی نیز بیشتر خواهان‌تان باشد.

وقتی همسرتان درخواست رابطه جنسی شما را رد می‌کند، حتما تنها چیزی که به آن فکر نمی‌کنید، ابراز مهربانی همراه با درک است. اما اگر واقعا دوست دارید کیفیت جنسی زندگی زناشویی‌تان را بهبود بدهید، باید کاری کنید که همسر شما از نظر روحی و هیجانی تا جایی که ممکن است به شما نزدیک‌تر شود و این تنها راه است. شما می‌توانید عصبانی شوید و از او کناره بگیرید یا اینکه درک کنید و عاشقانه‌تر به همسرتان نگاه کنید. انتخاب با شماست؛ امتحان کنید، تجربه کنید و نتیجه را ببینید!

اگر زنی هستید که همسرتان نسبت به شما تمایل کمتری به روابط جنسی دارد ...

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

خیلی از مرد‌ها از این شکایت دارند که تمایلات شدید جنسی همسرشان و درخواست مداوم رابطه جنسی باعث سرد شدن آن‌ها می‌شود. بعضی از مرد‌ها در چنین موقعیت‌هایی ممکن است با درخواست‌های زن موافقت کنند، اما از نظر هیجانی و عاطفی دلسرد شوند. شما به عنوان یک زن ممکن است با رد درخواست جنسی‌تان احساس آزردگی و جذاب نبودن کنید و به این نتیجه برسید که همسرتان علاقه و کششی نسبت به شما ندارد، اما زود قضاوت نکنید، مهربان باشید و از همسرتان تعریف کنید! هر گاه همسرتان کار درستی انجام می‌دهد (هر چند کوچک)، آن را به رخش بکشید و بگویید که به او افتخار می‌کنید.

نسبت به رفتار‌های خودتان هم دقیق باشید؛ ببینید چه کاری ممکن است انجام دهید که همسرتان را در لاک دفاعی‌اش فرو می‌برد. بیشتر طبق خواسته‌های همسرتان عمل کنید و همانطوری که او دوست دارد، ابراز علاقه کنید.

شیوه‌تان را تغییر دهید

خیلی از زن و شوهر‌هایی که با تفاوت در تمایلات جنسی‌شان روبرو هستند این الگو را تکرار می‌کنند: درخواست رابطه، رد درخواست، فشار بیشتر برای رابطه، رد درخواست و .... این الگویی نادرست و سیکلی معیوب است که به هیچ جا جز تنش و استرس بیشتر نمی‌انجامد. انگار زن و شوهر نقش‌ها و گفتگو‌های هم را از حفظ اند! هر چه بیشتر به همسرتان فشار بیاورید، او مقاوم‌تر و عصبی‌تر خواهد شد.

پس انعطاف نشان دهید و شیوه‌ی دیگری را امتحان کنید. مدتی کناره بگیرید. فرقی نمی‌کند چقدر همسرتان را دوست دارید و جذبش می‌شوید یا چقدر تمایل به رابطه جنسی دارید. برای مدت مشخصی با خودتان توافق کنید که هیچ درخواست جنسی از همسرتان نداشته باشید. طی این مدت برای رابطه جنسی پیشقدم نشوید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد. هیچ حرفی هم در مورد عقب نشینی‌تان نزنید، فقط منتظر بمانید. گاهی کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد فقط به فرصت بیشتری نیازمند است تا دوباره شارژ شود. وقتی این مدت پشت سر گذاشته شود، او احساس متفاوتی خواهد داشت. ارزشش را دارد امتحان کنید!

ضمنا این رویکرد یک امتیاز دیگر هم دارد؛ فرصتی دارید تا خودتان را نیز بررسی و اصلاح کنید. شاید بیش از اندازه بر جنبه‌ی جنسی رابطه‌تان تمرکز کرده‌اید و ممکن است نیاز‌های دیگری هم داشته باشید که باید بررسی‌شان کنید. به جای اینکه وقت‌تان را صرف این کنید که چه چیزی در رابطه‌تان درست یا نادرست است، روی خودتان تمرکز کنید و ببینید از چه راه‌های دیگری هم می‌توانید از زندگی لذت ببرید، مثلا شاید لازم باشد دورهمی‌های دوستانه‌تان را پُررنگ‌تر کنید یا باشگاه بروید و اندام‌تان را متناسب‌تر کنید.

بدون توقعات جنسی همسرتان را در آغوش بگیرید و نوازش کنید

خیلی از خانم‌ها از این شکایت دارند که همسرشان هرگز آن‌ها را نوازش نمی‌کند مگر اینکه خواهان رابطه جنسی باشد. همین مسئله زنان را سرد و بی میل می‌کند. اگر شما مردی هستید که تمایل جنسی‌تان نسبت به همسرتان بیشتر است، حتما این نکته را در مورد همسرتان به خاطر داشته باشید: او ممکن است دوست داشته باشد در آغوش‌تان آرام بگیرد، نوازشش کنید، ببوسیدش و یا به هر روش دیگری محبت‌تان را ابراز کنید، اما درخواست جنسی نداشته باشید.

خیلی از خانم‌ها اینطور می‌گویند که مرد‌ها نمی‌توانند آن‌ها را در آغوش بگیرند، اما دست‌های‌شان روی بدن‌شان نلغزد! زن‌ها خیلی بیشتر از مرد‌ها به محبت‌های غیرجنسی نیاز دارند و اگر هر لمس و نوازشی را پیشنوازی برای رابطه جنسی دریافت کنند، آزرده و دلخور خواهند شد.

اگر همسرتان علی رغم تمایلش درخواست رابطه جنسی را پذیرفت، آن را هدیه‌ای عاشقانه تلقی کنید

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

گاهی با بهبود روابط تان همسر شما تلاش می‌کند توجه بیشتری به شما داشته باشد و ممکن است تصمیم بگیرد حتی اگر تمایلات جنسی‌اش چندان قوی نیست، به درخواست شما جواب مثبت بدهد. به جای اینکه احساس کنید از سر اجبار به رابطه با شما تن می‌دهد یا توهینی به شما می‌کند، این رفتار او را هدیه‌ای از سر عشق و علاقه محسوب کنید.

در روابط خوب و سالم، آدم‌ها برای شادی هم کار‌هایی انجام می‌دهند و گذشت می‌کنند حتی اگر در لحظه‌ای به خصوص، حوصله و تمایل نداشته باشند. چنین چیزی واقعا یک فداکاری عاشقانه است که باید درک کنید و قدر بدانید. اجازه دهید همسرتان عشق خود را اینگونه نشان بدهد و از او این هدیه را بپذیرید.

به پیش نیاز‌های همسرتان برای رابطه جنسی احترام بگذارید

به گفته‌ی کارشناسان و سکس تراپیست‌ها، وقتی کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد به همسرش می‌گوید که برای برانگیخته شدن به چه چیز‌هایی نیاز دارد، طرف مقابل معمولا کاملا منظور او را درک نمی‌کند یا برای خواسته‌هایش احترام قائل نیست. مثلا اگر همسر شما اعلام می‌کند که ترجیح می‌دهد شب‌ها رابطه جنسی داشته باشد تا صبح‌ها، شاید شما تصور کنید که این تنها یک بهانه است (در بیشتر مرد‌ها سطح تستوسترون بین ساعت ۷ تا ۸ صبح بیشترین است، اما در مورد زن‌ها سطح این هورمون عصر‌ها بالاترین است).

یا اگر همسرتان بگوید وقتی که بچه‌ها خوابیده‌اند یا در خانه نیستند تمایل بیشتری برای رابطه جنسی دارد شاید شما فکر کنید او همه چیز را به تاخیر می‌اندازد بلکه هرگز رابطه‌ای روی ندهد. اما واقعیت این است که این‌ها بهانه نیستند، همسر شما به شرایطی خاص برای احساس راحتی و آرامش نیاز دارد تا از جهت جنسی برانگیخته شود. تا جایی که امکان دارد به درخواست‌های همسرتان و الویت‌هایش احترام بگذارید و او را سرزنش نکنید. سعی کنید موقعیت دلخواه همسرتان را فراهم کنید و با خوشبینی و انعطاف پیش بروید.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:دانستنی های مهم درباره انتخاب همسر

انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی است که باید با دقت بسیاری صورت بگیرد. برای اینکه شریک زندگی تان را درست انتخاب کنید باید درباره مهم ترین نکات در انتخاب همسر آگاهی داشته باشید. ما در این مطلب مهم ترین نکات در انتخاب همسر را در اختیارتان قرار میدهیم.

تقریبا بسیاری از افراد یک نکته خیلی مهم درباره روابط را فراموش می کنند. اولا رابطه عاشقانه مانند رابطه دوستی نیست، بلکه تعهداتی وجود دارد که هر دو طرف ملزم به رعایت کردن آن هستند. دوما هر کسی نمیتواند شریک خوبی برای شما باشد. منظور ما چیست؟

شما باید با آگاهی کامل یک سری از کار هایی را انجام دهید که می تواند به شما کمک کند همسر بهتری برای خود انتخاب کنید. قطعا هیچ کس نمی خواهد در اندوه و افسوس زندگی کند و هر روز به این فکر کند که شخصی که انتخاب کرده است فرد مناسبی برای او نیست.
برای اینکه بهترین انتخاب را داشته باشید، باید به تمامی صفات فرد مورد نظر توجه کنید. این بهترین و آسان ترین راه برای شناخت طرف مقابل است.در اینجا نکاتی را برای کمک به شما جمع آوری کرده ایم:.

مهم ترین نکات در انتخاب همسر

1. قوه درک و هوش
چیزی که باید بدانید این است که همیشه عشق حرف اول و آخر را در روابط نمی زند. فاکتور های زیادی در پیشرفت و عمق یک رابطه تاثیر گذار هستند که یکی از این فاکتور ها هوش است؛ بنابراین یکی از نکاتی که شما باید در طرف مقابل محک بزنید قوه ادراک و هوش وی است. اگر وی قوه درک قابل قبولی دارد، بنابراین می تواند به شما کمک کند که در زندگی پیشرفت کنید و مسیر درستی را در ازدواجتان انتخاب کنید.

 

انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی است

2. پیوند عشق
هرچقدر هم که بخواهیم عشق را نادیده بگیریم، باز هم یکی از ارکان اصلی یک رابطه عشق محسوب می شود. باید به این نکته توجه داشته باشید که عشق فراتر از زیبایی ظاهری است. برای این منظور باید فردی را انتخاب کنید که در نگاه اول جذب او شوید. به این نکته توجه داشته باشید که منظور ما بیشتر از رابطه جسمانی، رابطه احساسی است.

3. برنامه آینده
درست است که انسان ها برای عشق ازدواج می کنند، اما بعد از عشق چه؟ مطمئنا در هر رابطه ای چیز های بیشتری از عشق صرف اهمیت دارد. شما به کسی احتیاج دارید که برای آینده برنامه های خوبی در سر داشته باشد. کسی که به شما هیجان و ذوق می دهد که سخت تر کار کنید و با انگیزه بیشتری اهداف خود را دنبال کنید. یک شریک بلند همت و جاه طلب کسی است که شما باید انتخاب کنید.

4. انتخاب با ناامیدی ممنوع!
صرفا اینکه در دهه چهارم زندگیتان هستید و هنوز مجردید نباید این حس را در شما القا کند با ناامیدی کسی را انتخاب کنید. چنین کاری قطعا بزرگترین اشتباه زندگی شما خواهد بود. ترس و ناامیدی را دور بریزید و سپس به دنبال نیمه گمشده خود بگردید.

5. انتخابتان را با شیر یا خط اشتباه نگیرید!
98 درصد عشق طبیعی شکل میگیرد. این بدان معناست که شما نباید برای دوست داشتن کسی خودتان را مجبور کنید. بگذارید خودش اتفاق بیوفتد. برای انتخاب بهترین فرد از بازی شیر یا خط استفاده نکنید. ممکن است به این نتیجه برسید که هیچ کس فرد مناسبی برای شما نیست و در نتیجه تنها بمانید. قطعا تنها ماندن بهتر از این است که تحت تاثیر احساسات انتخاب اشتباهی انجام دهید.

6. این مسابقه نیست!
هر کار عجولانه ای محکوم به شکست است، حتی قبل از اینکه شما متوجه شوید. در مورد روابط هم داستان از همین قرار است. صرف اینکه احساس شما نسبت به فردی به مرور زمان زیاد شود، نشانه آن نیست که وی می تواند شریک مناسبی برای شما باشد. بهتر است اول از پتانسیل های آن فرد آگاه شوید و سپس وارد تعهدات شوید.

جمع بندی:
روابط بسیار حساس هستند و میتوانند بسیار استرس زا باشند، خصوصا اگر شخص اشتباهی را انتخاب کنید. تنها چیزی که باید از آن مطمئن باشید این است که آیا همه کار ها را درست انجام داده اید یا خیر. یک اشتباه ساده به راحتی می تواند سرنوشت شما را تبدیل به کابوس کند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
 
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

موارد مهمی که قبل از ازدواج باید به آن توجه کرد

ازدواج یکی از مـهمترین تصمیماتی است که شما در زندگی خـود می گیرید. من و هـمسرم چندین سـال پیش با هـم ازدواج کـردیــم. در آن زمان خیلی از چیزهایی را که الآن می دانیم را نمی دانستیم و مـطمئن هسـتم کـه تـعداد زیـادی از افراد نیز هستند که از همان موارد مشابه اطلاع کافی ندارند.

در اینجا 12 نمونه از بینش هایی را که قبل از ازدواج طرفین رابطه باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند را در این قسمت برای شما تشریح می کنم. امید است مورد توجه قرار گیرد.

نکات مهم قبل از ازدواج
نکات مهم قبل از ازدواج

ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود. به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم.

اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید بخاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید.

بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید.

از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: “پیش از اینکه بله بگویید” نویسنده نورمن رایت، “خیلی زود، خیلی صمیمی” نویسنده جیم تالی.

عاقلانه است که پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی کنید. مراکز مشاوره ای وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا در وهله اول خودتان را بهتر بشناسید و سپس ببینید چه کسی می تواند شریک مناسبی برای زندگی با شما باشد.

سوابق خانوادگی، خصوصیات اخلاقی، و سایر جنبه های زندگی توسط مشاور تحلیل و بررسی می شود. یک سری سؤال های از پیش تعیین شده در داخل یک پرسشنامه تهیه و تدوین شده اند و پر کردن آن می تواند کار جالب و سرگرم کننده ای باشد.

زمانی که تازه وارد زندگی زناشویی می شوید، شور و هیجان بسیار زیادی از قبل از عروسی تا ماه عسل وجود دارد.

به مرور زمان همه شور و هیجان ها آرام می گیرد و شما آهنگ زندگی جدید خود را احساس می کنید. در این زمان ناگهان نگاهی به شریک زندگی خود می اندازید و از خودتان سؤال می پرسید که: “چرا من اینکار را کردم؟” برخی از افراد به این مرحله که می رسند قدری می ترسند و احساس می کنند که کار اشتباهی انجام داده اند.

باور کنید که این مسئله یک امر کاملاً عادی است. اولین دعوای شما شکل می گیرد و بر سر این مطلب که جعبه دستمال کاغذی باید در کجا گذاشته شود، با هم جر و بحث می کنید.

به مرور زمان یاد می گیرید که باید مصالحه و سازش بیشتری با هم داشته باشید. به هر حال در همه مراحل زندگی انسان ها با شک و تردیدهای مختلفی روبرو می شوند. آگاهی از این مطلب می تواند شما را آرام کند. شما یک فرد کاملاً نرمال هستید.

برای تفریح وقت بگذارید. یک زندگی موفق نیازمند کار و تلاش است. اما شما باید برای تفریح نیز وقت بگذارید. یاد گرفتن طریقه زندگی با یک فرد جدید در یک رابطه دو جانبه صمیمی، نیازمند تلاش هر دو نفر است.

باید یاد بگیرید چگونه می توانید با هم ارتباط برقرار کرده و یکدیگر را درک کنید، در سمینارهای مربوط به ازدواج و زندگی مشترک شرکت کنید، هم فال است و هم تماشا. تفریح و خوشحالی را تبدیل به خاطره ای نامحسوس از زمان مجردی نکنید.

با هم خاطرات جدید را خلق کنید. به هم توجه کنید و از بودن با هم لذت ببرید.

این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج نمی شود. عدم رابطه جنسی پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است.

بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است.

ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل جنسی بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند. منظور از عدم برقراری رابطه جنسی کلیه رفتارهای جنسی است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود.

به عنوان مثال اورال سکس و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه جنسی در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت جنسی فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد.

زمانیکه با هم نامزد می شوید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه جنسی برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد.

سکس نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. سکس مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید.

همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟

باید بدانید که ارزش های شریک زندگیتان چه چیزهایی هستند. همچنین باید از ارزش های فردی خود نیز آگاهی داشته باشید.

چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آیا ارزش های شما دو نفر با هم سازگار هستند؟ در طول مدتی که صرف قرارهای ملاقات می کنید، باید در مورد یک چنین مسائلی با هم صحبت کنید. آیا بچه می خواهید؟

اگرجوابتان مثبت است، چند تا؟ عقاید مذهبی یکسانی دارید؟ آیا از نظر مذهبی عقاید یکسانی دارید؟ این مقوله از اهمیت خاصی برخوردار می باشد, شاید وقتی که فقط با هم قرار ملاقات می گذارید و حتی در ابتدای زندگی مشترک درگیری های چندانی در مورد مسائل دینی با هم پیدا نکنید، اما زمانیکه پای بچه ها به زندگی مشترک باز میشود، معمولاً مسائل مذهبی اهمیت بیشتری پیدا می کنند، چرا که هر یک از والدین تصمیم می گیرد به فرزندش اعتقادات و ارزش های مذهبی شخصی خود را منتقل کند.

در مورد کلیه روابط عاشقانه گذشته با هم صحبت کنید. مسائل عاطفی گذشته را برای شریک زندگی خود باز کنید، چرا که درمیان گذاشتن یک چنین مسائل خصوصی و شخصی می تواند شما را به سطوح عمق تری از صمیمت برساند.

هر کدام از طرفین حق دارند که از جزئی ترین مسائل زندگی شما آگاهی داشته باشند. زمانیکه با هم ازدواج کردید نباید هیچ نقطه مبهمی وجود داشته باشد که طرف مقابل را سورپرایز کند.

اگر با هم توافق می کنید که گذشته مربوط به گذشته است و بهتر است حرفی در این مورد نزنید، من به شما قول می دهم که یک روز وقتی اصلاً انتظارش را ندارید یک نفر از گذشته می آید و برای شما مشکل درست می کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد احساس ناامنی ایجاد شده و درد و رنج بیشتری وارد رابطه می شود. اگر احساس میکنید که نمی توانید به طور کامل به طرف خود اعتماد کنید شاید هنوز به مرحله ای نرسیده باشید که آماده ازدواج باشید. این یک امتحان صداقت و آسیب پذیری است.

هیچ گاه سازش نکنید. درست است که هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما شما استحقاق بهترین همسر را دارید. برخی از افراد پیشنهاد ازدواج را فقط به دلایل زیر قبول می کنند: فکر می کنند شاید دیگر یک چنین اتفاقی در زندگی برایشان رخ ندهد، بچه دارند و شاید کسی حاضر به زندگی کردن با آنها نباشد، فکر می کنند که: “من آدم خاصی نیستم به همین دلیل حق انتخاب ندارم”، و یا “دوستش ندارم ولی این فرد با ثبات است و می تواند حامی خوبی برای من باشد. هیچ کدام از این موارد نمی توانند دلیل خوبی برای “بله” گفتن به شمار روند.

از آنجایی که ازدواج را خداوند پایه ریزی کرده می تواند مکان امنی برای اجتماع دو انسان که پایبند ارزش های الهی هستند، باشد. هدف اصلی ازدواج این است که انسان ها ابتدا بتوانند عشق را در روی زمین احساس کنند تا بعدها به جمع خانوادگی بزرگ خود در بهشت بپیوندند. از خداوند بخواهید که شریک مناسب زندگیتان را پیش رویتان قرار بدهد. منتظر نشانه خداوند باشید و جان فشانی نکنید.

از یکدیگر سؤال های مهم بپرسید. زمانی که با هم قرار ملاقات می گذارید زمان مناسبی است که سؤال های مهم و کلیدی را مطرح کنید: در چه نوع خانواده ای بزرگ شدی؟ پدر و مادر در کنار هم زندگی می کردند یا از هم جدا شده بودند؟ با توجه به خانواده اصلی خود از زندگی مشترک خود چه انتظاراتی دارید؟ چه تصمیماتی در ابتدای زندگی برای تعلیم و پرورش بچه خواهید گرفت؟ این جمله را کامل کنید: “زمانیکه ازدواج کنم و بچه دار شوم هیچ وقت….”

در مورد رابطه خود با والدین جنس مخالف خود صحبت کنید به عنوان مثال پسر و مادر، دختر و پدر. ارتباط با والدین جنس مخالف می تواند اثر مهمی بر روی نحوه رفتار ما با همسرمان داشته باشد. اگر پدر او با مادرش بدرفتاری کند به احتمال زیاد او نیز با خانمش بدرفتاری خواهد کرد. در این زمینه می توانیم یک کتاب به شما معرفی کنیم با نام “1000 سؤال برای زوج ها”

قبول نامزد به عنوان همسر آینده مسئله مهمی است که در همان ابتدا شما باید بر روی آن فکر کنید. برای پذیرش یک فرد دیگر شما باید ابتدا خودتان را بپذیرید.

شاید در خیلی از کارها خوب ظاهر شوید اما در عین حال اموری نیز وجود دارند که شما نیاز به تمرین و ممارست بیشتری در آنها دارید. تمام این نقاط ضعف و قوت در کنار هم جمع می شوند و شما را می سازند.

پذیرش سبب می شود که افراد خودشان باشند و بی قید و شرط به هم عشق بورزند، همانطور که خداوند به بنده هایش عشق می ورزد. اگر فرد احساس کند که پذیرفته نمی شود و از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، آنوقت پذیرش خود را برای دیگران نیز سخت می کند و هیچ کس نمی تواند او را واقعاً از صمیم قلب دوست بدارد.

در اینجا به اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج پی می بریم. زمانیکه ما دانه ای را می کاریم، بالای سر آن نمی ایستیم و نمی گوییم: “زود باش، زود باش، رشد کن، تو سریع رشد نمی کنی، خیلی کندی!” مانند گیاهان انسان ها نیز برای رشد و تعالی، نیازمند زمان هستند و برای این امر نیازمند مراقبت، اهمیت و عشق هستند، درست مانند یک گیاه که نیاز به آب و نور خورشید دارد. هر چقدر خودتان را بهتر بشناسید، آنوقت خیلی راحت تر می توانید شریک زندگیتان را بشناسید. هیچ وقت تلاش نکنید که طرف مقابل را عوض کنید.

نسبت به انجام هر گونه آزار و اذیتی هشیار باشید. آیا شریکتان تاکنون سعی کرده با بی حرمتی، توهین و حقارت حرف خودش را به کرسی بنشاند؟ آیا شما را با برخوردهای فیزیکی تهدید کرده؟ آیا احساس می کنید تهدید می شوید؟ آیا تاکنون مورد اصابت قرار گرفته اید؟ شما را هل داده؟ اشیاء را پرتاب می کند؟ هر زمان به هر دلیلی سیلی میزند؟ هیچ یک از رفتارهای ذکر شده قابل قبول نیستند.

کسی حق ندارد شما را مورد اصابت قرار دهد و تقصیر شما هم نیست که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید. آیا همسرتان قصد دارد تا شما را از دوستان و کسانیکه دوستشان می دارید، دور کند؟ با مشاهده هر یک از این موارد باید یا رابطه را تمام کنید و یا به آنها بگویید تا زمانیکه به روانپزشک مراجعه نکنند، قادر به ادامه رابطه نخواهید بود.

خودتان را گول نزنید، هر رفتار بد قبل از ازدواج، پس از ازدواج چند برابر بدتر خواهد شد. همه روزه افراد بسیار زیادی قربانی خشونت کسانی می شوند که آنها را می شناسند. لطفاً این مسئله را جدی بگیرید.

زمانی را نیز به عبادت دو نفری اختصاص دهید. ارزش این کار آن است که وقتی یک زندگی روحانی را پایه ریزی می کنید، در مسیری قرار می گیرید که خداوند در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبانتان خواهد بود. در یک ازدواج روحانی 3 طرف وجود دارد: شما، خدا، همسرتان. در زمان بروز مشکلات پیروی از رهنمون های الهی می تواند بزرگترین کمک را به شما کند.

نکته اضافی (1) :افراد مجردی که بچه دارند. زمانی که پای بچه ها به میان می آید، لطفاً از آنها سؤال کنید که احساسات خودشان را با شما در میان بگذارند. اگر احساسات منفی داشتند، روی این مسئله دقیقتر بشوید و به دنبال علت ها بگردید. من به شدت توصیه می کنم که تمام افرادیکه در ازدواج دخیل هستند تحت مشاره قرار بگیرند. باید برنامه هایی پیرامون تسهیل ارتباط میان همه افراد طراحی و تنظیم شود. اگر هر دو طرف بچه داشته باشند همه باید در مشاوره های خانوادگی پیش از ازدواج شرکت کنند. کتاب پیشنهادی “قبل از ازدواج مجدد”

نکته اضافی (2) : ازدواج با کسی که بچه دارد. از خود این سؤالات را بپرسید: آیا من با احساسات کودکان می توانم هماهنگ شوم؟ آیا می توانم به حرف های آنها گوش دهم؟ آیا آنقدر انعطاف پذیری دارم که بتوانم با آنها سازش کنم؟ آیا می توانم کلاس ها، کتب و مشاوره های لازم در این زمینه را پشت سر بگذارم؟ و برای آقایون: آیا می توانم مردانگی خود را وقف کنم و نکات منفی بچه ها را تحمل نمایم؟ آیا تصور می کنید که همسرتان بتواند از پس بچه ها بربیاید؟

نکته اضافی (3) :تست های پزشکی را جدی بگیرید. پیش از ازدواج توصیه می شود آزمایشات روبرو را انجام دهید: تست HIV، هپاتیت C، هپاتیت B و آزمایش خون.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
 
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:نکات طلایی که پیش از ازدواج باید بدانید!

اتفاقا برخلاف داستان‌های قدیمی، رابطه‌ها به سادگی ایجاد نمی‌شوند و ساختن آن‌ها زمان می‌خواهد. بنابراین ما نکات بسیار خوبی را بر اساس پژوهش‌های انجام شده در حوزه علوم اجتماعی جمع‌آوری کرده‌ایم.

23سالگی
اگر تا 23 سالگی برای ازدواج صبر کنید، احتمال اینکه طلاق بگیرید بسیار کمتر می‌شود. مطالعه انجام شده در سال 2014 در دانشگاه پنسیلوانیا نشان داد که آن دسته از آمریکایی‌هایی که از سن 18 سالگی زندگی با شریک زندگی‌شان را شروع می‌کنند، با احتمال 60 درصدی طلاق مواجه هستند. از سوی دیگر، افرادی که تا سن 23 سالگی برای شروع زندگی مشترک خود منتظر می‌مانند، با احتمال طلاق 30 درصدی مواجه خواهند شد.

فاز عشق تنها یک سال باقی می‌ماند
بر اساس گفته گری لواندوفسکی، روانشناس دانشگاه مانموث، فاز ماه عسل که در آن عشق، احساسات و نگاه مثبت به شریک زندگی‌تان در بیشترین حد خود است، زیاد دوام نمی‌آورد.

بالاخره به این نتیجه می‌رسید که شبیه نیستید!
به محض اینکه زندگی‌تان را آغاز می‌کنید، پی می‌برید که اولویت‌ها و آستانه‌ی تحمل مشابهی – مثلا نسبت به شدت شلختگی یا نظافت – ندارید.

هیجان برای اخبار خوب
اگر هنگام شنیدن اخبار خوب از سوی شریک زندگی‌تان هیجان زده شوید، رابطه بهتری را تجربه خواهید کرد. نتایج چندین مطالعه نشان می‌دهد که زوج‌هایی که اخبار خوب زندگی یکدیگر را جشن می‌گیرند (برخلاف برخی که آن را نادیده گرفته و یا به سادگی از کنار آن رد می‌شوند) از کیفیت بهتری در رابطه‌شان برخوردار می‌شوند.

شادترین ازدواج‌ها بین دوستان نزدیک رخ می‌دهد
پژوهش انجام شده توسط دفتر ملی اقتصاد در سال 2014 نشان می‌دهد که دوستی می‌تواند رابطه عالی بین ازدواج و رضایت از زندگی را بیان کند.

اختلاف سنی
هرچه سن دو طرف یک رابطه به هم نزدیک‌تر باشد، احتمال طلاق در بین آن‌ها کمتر می‌شود. مطالعه انجام شده در دانشگاه اِموری نشان می‌دهد که احتمال طلاق در زوج‌های با فاصله سنی 5 سال 18 درصد بیشتر از موارد دیگر است. این احتمال در زوج‌های با اختلاف سنی 10 سال 39 درصد بیشتر است.

رنجش در زوج‌هایی که همکاری نمی‌کنند
بیش از 60 درصد آمریکایی‌ها می‌گویند که کمک کردن در انجام کارهاى‌ عادى‌ و روزمره‌ زندگی نقش مهمی در داشتن یک ازدواج موفق دارد. اگر هر شخص کاری را که در انجام آن تبحر دارد را انجام دهد، ازدواج شکل بهتری به خود می‌گیرد.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
 
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:معیارهای انتخاب همسر مناسب از دیدگاه روانشناسی

همه ما به‌عنوان موجوداتی اجتماعی میل ذاتی و عمیقی به پیدا کردن فردی مناسب برای ازدواج داریم تا مابقی زندگی‌ خود را با او سپری کنیم. همان‌طور که می‌دانید فیلم‌ها و زنجیره‌های تلویزیونی به‌طور یکسان این پدیده را به شکل خیالی و آرمانی نمایش می‌دهند. اما ما در مورد معیارهای انتخاب همسر مناسب و یا شریک زندگی ایده آل واقعاً چه چیزی می‌دانیم؟ امروزه تحقیقات روانشناسی رمز و رازی که بسیاری از قلب‌ها و ذهن‌ها را در سراسر دنیا برای فهم اینکه واقعاً چه چیزی عامل تفاهم زوج در زندگی مشترک می‌شود را آشکار کرده است.


موضوع تفاهم و سازش در انتخاب همسر

یک سایت همسریابی در مورد تست‌ شخصیت شناسی ازدواج  این طور اغراق و ادعا می‌کند: افرادی که پاسخ‌های مشابهی به این تست شخصیت شناسی بدهند، می‌توانند همسر مناسب خود را پیدا کنند.
این ادعای سایت همسریابی به دلایل مختلف، بسیار جذاب به نظر می‌رسد. نخست، به‌طور طبیعی شما می‌خواهید باکسی باشید که دارای ارزش‌های مشترک با شماست و حتی کسی که از فعالیت‌های مشابه شما مانند کوهنوردی لذت می‌برد. ثانیاً، منطقی است که در ازدواج به دنبال کسی هستیم که می‌خواهد خانواده تشکیل دهد و بچه‌دار شود. درنهایت ما به‌عنوان موجودات اجتماعی به عشق کشش و تمایل ذاتی داریم که خودمان را متقاعد کنیم و نیازهای عاطفی خود را به واسطه ازدواج برآورده سازیم.
همه این دلایل برای افرادی که به یک سایت همسریابی مراجعه می‌کنند، کاملاً قانع‌کننده هستند، اما سؤال اینجاست افرادی که در انتخاب همسر معیارهای ازدواج مشترکی با او دارند چه مدت ازدواج آنها دوام می‌آورد؟
دکتر تد هادسون از دانشگاه تگزاس، زندگی زوج‌ هایی را که سال‌ها قبل ازدواج کرده بودند را مورد بررسی قرار داد و در تحقیقات خود چیزی عجیب و شگفت‌آور را کشف کرد. دکتر هادسون توضیح داد: “تحقیقات من نشان می‌دهد در ظاهر بین زوج های ناراضی و زوج های راضی تفاوتی وجود ندارد.”
دکتر هادسون می‌گوید زوج‌ هایی که در روابط خود احساس رضایت و خوشبختی می‌کنند، تفاهم را مشکل و مسئله خود نمی‌دانند. در حقیقت، آن‌ها دلیل ازدواج موفق خود را به داشتن مهارت ارتباط صحیح با همسر خود بیان کرده اند نه اینکه شخصیت خود را اصلاح و تغییر داده باشند.

اما هنگامی‌که از زوج‌ های ناراضی خواسته شد تا درباره تفاهم در زندگی مشترک نظر بدهند، همه آن‌ها پاسخ دادند که تفاهم برای ازدواج بسیار مهم است. متأسفانه، آن‌ها فکر می‌کردند که با همسر خود سازگار و جور نیستند. دکتر هادسون توضیح داد، وقتی زوج‌های ناراضی گفتند “ما با همسر خود تفاهم نداریم”، واقعاً به این معنا بود که “ما نمی‌توانیم به‌خوبی باهم کنار بیاییم و با همسر خود ارتباط صحیح برقرار کنیم”.
اینجاست که موضوع تفاهم در زندگی مشترک مطرح می‌شود: کسانی که از ازدواج خود ناراضی هستند به‌طور طبیعی در ظاهر، اختلافات زناشویی را در نداشتن تفاهم با همسر خود می‌بینند. آن‌ها این نکته را درک نمی‌کنند که یک رابطه زناشویی و ازدواج موفق وابسته به این نیست که چقدر اخلاق زوج در ظاهر شبیه به هم باشد، بلکه به این بستگی دارد که چقدر زوج اراده به خرج دهند و بخواهند در یک رابطه پایدار باقی بمانند.
این امر می‌تواند در یک ازدواج‌ سنتی ( نوعی پیوند زناشویی است که عروس و داماد توسط افراد غیر از خودشان، به‌ویژه اعضای خانواده، مانند والدین، انتخاب می‌شوند و اجازه درخواست طلاق را ندارند)، مشاهده شود که در آن تمایل به رابطه‌ پایدار و طولانی‌تری نسبت به ازدواج مدرن دارند و بر اساس آمارهای بین‌المللی، در روابط خود شادتر هستند.

آیا در یک ازدواج سنتی به دلیل اینکه زوج اجازه درخواست طلاق ندارند، شاد ترند؟ البته که نه. بلکه دلیل برقراری یک رابطه پایدار در ازدواج سنتی این است که زوج به زندگی خود متعهد هستند و در هنگام مواجه با مشکلات زندگی زناشویی سعی می‌کنند به‌جای تصمیم به طلاق تحمل خود را بالا برده و با فداکاری و ازخودگذشتگی نسبت به همسر از بحران های زندگی عبور کنند.
استاد جامعه‌شناسی دانشگاه استنفورد، مایکل روزنفلد می‌گوید: هیچ تضادی بین ازدواج سنتی و داشتن یک روابط عاشقانه و به‌اصطلاح روابط رمانتیک وجود ندارد. بزرگ‌ترین تفاوت در فرهنگ ماست. مثلاً در فرهنگ غربی مانند آمریکایی‌ها بیشتر از هر چیز خودمختاری و استقلال را ارزش می‌دانند (آن‌ها می‌خواهند خودشان آزادانه انتخاب کنند که با چه کسی ازدواج می کنند). بااین‌حال، غالباً زمانی که ارتباط ما با یکدیگر خوب نباشد، آگاهانه و ناخودآگاه طرف مقابل را مقصر می‌دانیم. در اینجاست که توهم عدم تفاهم با همسر به ذهن می رسد.

انتخاب همسر مناسب و دلخواه شما

بنابراین نتیجه می‌گیریم داشتن رابطه پایدار در ازدواج یک تعهد متقابل بین زوج است و به‌هیچ‌وجه ارتباطی با سازش و تفاهم با همسر ندارد. اما اگر ما نمی‌توانیم برای پیدا کردن همسر ایده آل به تست شخصیت و یا تست روانشناسی قبل از ازدواج تکیه کنیم پس چگونه در انتخاب همسر مناسب خود اقدام کنیم؟
دکتر جان گاتمن ، بنیان‌گذار موسسه گاتمن معتقد است تست شخصیت شناسی قادر به پیش‌بینی دوام و میزان موفقیت در ازدواج نیست. او متوجه شد: زوج‌هایی که انرژی خود را صرف داشتن ارزش های مشترک با همسر خود در می‌کنند، ازدواج پایدار تری را در کنار همسر خود تجربه می کنند. شیوه تعامل و برخورد زن و شوهر باهم تنها معیار اصلی و اساسی برای ایجاد یک ازدواج موفق است.

بنابراین اینکه شما چه کسی هستید و یا چه‌کاره هستید برای دستیابی به ازدواج موفق و انتخاب همسر مناسب به شما کمکی نمی‌کند. بلکه مهم این است که شما چگونه با همسر خود صحبت و رفتار می‌کنید و در حین اختلاف با همسر چه برخوردی دارید. 
جان گاتمن در ادامه می‌گوید شریک زندگی‌ تان باید از رؤیاهای شما در زندگی حمایت و پشتیبانی کند. یک همسر مناسب باید نظر تحسین‌آمیز و ارزشمندی به شما داشته باشد و به شما احترام بگذارد. شاید این خیلی ایده آل باشد، اما هنگامی‌که شما به شیوه‌ای که همیشه می‌خواسته‌اید با شما آن‌گونه رفتار شود اهمیت می‌دهید، داشتن کسی که واقعاً شأن و ارزش شما را در زندگی مشترک بداند، بسیار مهم هست.
بنابراین وقتی زوج به همدیگر نیاز دارند، باید بتوانند به یکدیگر کمک کنند و در کنار همسر خود باشند. یا همان‌طور که جان گاتمن گفت: “آیا شریک زندگی‌تان شور و شوق و اشتیاقی برای فداکاری در زندگی مشترک با شما  و به عبارتی تمایلی به بهبود روابط زن و شوهر دارد؟ شما باید چنین سوالاتی را از همسر آینده خود بپرسید و همواره آگاهی خود را نسبت به یکدیگر به‌روز کنید.”

نظر نهایی درباره معیار انتخاب همسر مناسب

اگر واقعاً در جستجوی عشق هستید و در هنگام انتخاب همسر مناسب می‌خواهید فردی را پیدا کنید که بتوانید باقی زندگی خود را با او ادامه دهید، به یاد داشته باشید این شما هستید که سازش و تفاهم در زندگی را ایجاد می‌کنید. بنابراین هیچ فرمول جادویی یا راز و رمزی برای دستیابی به ازدواج موفق و ایجاد یک رابطه پایدار با همسر وجود ندارد.

البته که شما باید برای ازدواج شخصی که جذابیت جنسی و اخلاقی دارد را پیدا کنید و در عین داشتن دید مثبت، از او شناخت کافی داشته باشید، اما بدانید که این‌ها فقط بخش کوچکی از دستیابی به ازدواج موفق و پایدار می باشند.
بنابراین اگر شخصی توجه شما را جلب کرد و از سر علاقه و شور و شوق مردمک چشمانتان بزرگ شد، توجه کنید آیا او می‌تواند رؤیاهای تان در زندگی مشترک را ببیند یا خیر. اگر می‌توانید با همسر خود علایق و خواسته های مشترکی داشته باشید و همسر آینده شما می‌تواند شما را آن‌طور که هستید بپذیرد، پس در انتخاب همسر مناسب خود درست تصمیم گرفته‌اید.



 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید

  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

۱۰ نشانه که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید

ازدواج کردن در کنار تولد، مرگ و فرزندآوری یکی از اتفاقات مهم در زندگی هر فرد است. به استثنای کسانی که تصمیم به ازدواج ندارند، آن دسته از افرادی که ازدواج کردن در زمره برنامه‌های مهم زندگی‌شان است و همواره در حال برنامه‌ریزی کردن برای آن هستند معمولا یک سوال ذهن‌شان را درگیر می‌کند. من آمادگی ازدواج کردن را دارم؟ یک سوال مهم و اساسی که بهتر است ابتدا برای آن پاسخی منطقی پیدا کنید و سپس سراغ مقوله مهم ازدواج بروید.

۱۰ نشانه که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید

۱- شما به این آگاهید که واقعا چرا می‌خواهید ازدواج کنید

شما فقط می‌خواهید ازدواج کنید که صرفا ازدواج کرده باشید یا دقیقا می‌دانید از ازدواج چه می‌خواهید و چرا می‌خواهید باقی عمرتان را با شریکی که برای خود برگزیده‌اید سپری کنید؟ یکی از نشانه‌های آمادگی و دارا بودن شرایط ازدواج را دارید این است که دقیقا بدانید هدف‌تان از ازدواج چیست. برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید از خودتان سوالات سخت بپرسید و خودتان را به چالش بکشید، مثلا این‌که ازدواج با کسی که او را انتخاب کرده‌اید از نظر عاطفی و روحی چه مزایایی برای شما دارد. آیا در کنار او احساس آرامش می‌کنید و علیرغم تمام اختلاف نظرها با هم خوب هستید و یک رابطه استاندارد و بدون تنش‌های مداوم دارید یا خیر. اگر هدف‌تان از ازدواج فقط رسیدن به وصال کسی است که شدیدا دوستش دارید و به سایر جنبه‌های رابطه چندان توجهی ندارید لطفا دست نگه دارید و کمی بیشتر خودتان را به چالش بکشید.

۲- برای ازدواج و زندگی مشترک برنامه‌ریزی کنید نه برای مراسم عروسی

مراسم عروسی یک برنامه شاد و مفرح است که برگزاری آن هم خودتان و هم اطرافیان‌تان را شاد و مشعوف می‌کند. اما این مسئله می‌تواند یک دلیل محکم برای ازدواج کردن باشد؟ شما فقط می‌خواهید یک جشن عروسی بگیرید و در مرکز توجه باشید؟ جشن عروسی فقط چند ساعت طول می‌کشد اما ازدواج بحث یک عمر زندگی است. پس نه برای یک روز بلکه برای تمام عمر برنامه‌ریزی کنید. در مورد روزهایی که می‌خواهید در کنار شریک زندگی سپری کنید، حتی زمانی که دیگر در مرکز توجه نیستید و همه چی به روال عادی برگشته فکر کنید.

۳- تجربه کسب کرده‌اید

طبق تحقیقات صورت گرفته بهترین سن برای ازدواج ۲۵ سالگی است. اگر چه برخی افراد در سنین بالاتر یا پایین‌تر هم به نتایج خوبی در ازدواج می‌رسند و نمی‌توان برای همه نسخه یکسانی پیچید. اما هر چه تجربه اجتماعی شما بیشتر باشد، بهتر آدم‌ها و روابط را بشناسید و اخلاق آدم‌ها را تجزیه و تحلیل کنید می‌توانید ازدواج موفق‌تری داشته باشید.

۱۰ نشانه که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید

۴- رابطه شما عمیق است

یکی دیگر از نشانه‌های که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید عمق رابطه شما با کسی است که به عنوان شریک زندگی انتخاب کرده‌اید. شما برای ازدواج به یک رابطه عمیق نیاز دارید، عمیق‌تر از آن‌که فقط تمام وقت سرگرم باشید، به مهمانی بروید و خوش بگذرانید. شما زمانی آمادگی و شرایط ازدواج را دارید که بدانید رابطه شما حتی در شرایط ناراحت کننده و سخت هم عمیق است و این آمادگی را دارید که در مشکلات و چالش‌ها کنار هم باشید.

۵- شریک‌تان را می‌شناسید و به او اعتماد دارید

مهم نیست که چند وقت است با کسی که او را برای ازدواج انتخاب کرده‌اید هستید. مهم این است که او را کاملا بشناسید و به او اعتماد داشته باشید. یکی از نشانه‌های آمادگی و دارا بودن شرایط ازدواج این است که بدون توجه با سال‌ها یا ماه‌هایی که با شریک‌تان برای شناخت بیشتر گذرانده‌اید او را خوب بشناسید و هر دو به هم اعتماد داشته باشید. عشق مهم است اما اعتماد مهم‌تر است. اعتماد رگ حیاتی و قلب تپنده رابطه‌ای به اهمیت ازدواج است.

۶- این را می‌دانید که نمی‌توانید شریک‌تان را تغییر دهید

ازدواج نه شخصی را تغییر می‌دهد و نه شما با ازدواج کردن می‌توانید شریک زندگی‌تان را تغییر دهید. دانستن این اصل مهم و اساسی از جمله نشانه‌های آمادگی و دارا بودن شرایط ازدواج است. اگر در رابطه شما یک شکاف عمیق وجود دارد ازدواج نمی‌تواند این شکاف عمیق را پرکند و از بین ببرد.

۱۰ نشانه که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید

۷- اگر می‌توانید اختلافات را با هم حل و فصل کنید

یکی دیگر از مهم‌ترین نشانه‌های آمادگی و دارا بودن شرایط ازدواج توانایی داشتن برای حل منصفانه اختلافات است. اختلافات را مخفی نکنید و تصور نکنید که فراموش کردن همه چیز را درست می‌کند. اگر با هم مشکلات عمیق دارید تصور نکنید که با ازدواج کردن تمام مسائل حل می‌شوند. اگر در همین مرحله نمی‌توانید مشکلات‌تان را حل کنید پس در آینده هم نمی‌توانید ارتباط موثر و مفیدی با هم داشته باشید.

۸- برای دراز مدت برنامه‌ریزی کرده‌اید

یکی دیگر از نشانه‌های آمادگی و دارا بودن شرایط ازدواج برنامه‌ریزی دراز مدت است. در آغاز راه یک رابطه جدید معمولا نیاز به برنامه‌ریزی دراز مدت ندارید و به قول معروف در اغلب موارد هر چه پیش آید خوش آید. اما زمانی که تصمیم می‌گیرید رابطه را وارد فاز جدی و ازدواجی کنید باید با همدیگر برای دراز مدت برنامه‌ریزی کنید.

۱۰ نشانه که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید

شریک زندگی‌تان می‌خواهد برای یک سفر دور دنیا برنامه‌ریزی کند؟ شما می‌توانید مدت طولانی تنها بمانید یا می‌خواهید با او همراه شوید؟ یا مثلا طرف مقابل دوست دارید در یک یا دو سال بعد از ازدواج یا حتی بلافاصله بچه‌دار شوید. آیا شما با این مسئله مشکلی ندارید، یا اعتقاد دارید باید چند سال از ازدواج بگذرد و یا شاید هم اصلا قصد ندارید فرزندی داشته باشید و یا حتی می‌خواهید کودک بی‌سرپرستی را به فرزندی بپذیرید. در مجموع باید بدانید از زندگی چه می‌خواهید و آیا می‌توانید با شرایط و برنامه‌های طرف مقابل کنار بیایید یا خیر. منظور از برنامه‌ریزی دراز مدت هم همین است.

۹- اگر خانواده‌تان هم طرف مقابل‌تان را پسندیده‌اند و دوستش دارند

زمانی که یک رابطه عاطفی برای شما جدی و تبدیل به عشق می‌شود ممکن است تصور کنید دیگر هیچ مشکلی وجود ندارد. شاید اصلا در ابتدای رابطه برای‌تان مهم نباشد که پدر یا مادرتان نامزدتان را دوست ندارند. اما در ادامه قطعا این موارد روی کیفیت زندگی شما تاثیر خواهند گذاشت. این را هم بدانید که خانواده و دوستان‌تان شما را خوب می‌شناسند و اگر با نامزدتان مشکل دارند بهتر است پای دلیل و استدلال‌های‌شان بنشینید. حتی بهتر است که نامزدتان را بیشتر به جمع فامیل و دوستان ببرید تا بهتر همدیگر را بشناسند و سوءتفاهمات احتمالی برطرف شوند.

۱۰- اگر نمی‌توانید زندگی را بدون او تصور کنید

اگر عاشق او هستید و به جز او نمی‌توانید خودتان را کنار فرد دیگری تصور کنید این یکی از نشانه‌های آمادگی و دارا بودن شرایط ازدواج است. اگر با فرد دیگری خوشحال نیستید و زمانی که با او هستید از همیشه حال‌تان بهتر است و آرامش دارید تعلل نکنید، پا پیش بگذارید و از عشق، رابطه و ازدواج‌تان لذت ببرید

۱۰ نشانه که می‌گویند شما آمادگی و شرایط ازدواج را دارید

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید


  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰
کدام دوستی ها واقعا به ازدواج ختم می شود؟

اگر قصد ازدواج داری بیا خواستگاری...

گاهی برای برخی افراد پیش می آید که درگیر یک رابطه عاطفی می شوند. در دانشگاه یا محل کار و یا هر جای دیگری با یک نگاه عاشق می شوند و تا جایی پیش می روند که دختر و پسر گمان می کنند عشق اول و آخر یکدیگر هستند و با هم عهد می بندند که با هم ازدواج کنند اما سالها می گذرد و خبری از خواستگاری نیست...

گاهی برای برخی سوالات مبهمی ایجاد می شود که آیا واقعا عشق در یک نگاه ایجاد می شود ؟ آیا عشقی که با یک نگاه شروع شود را می توان اسمش را عشق واقعی گذاشت؟ آیا دوستی‌های قبل از ازدواج می تواند منجر به شناخت بهتری شود؟ اگر درگیر یک رابطه عاطفی شدیم چگونه عمل کنیم ؟ ما در این مقاله به این سوالات پاسخ خواهیم داد.

عشق در یک نگاه

ممکن است شما دچار این احساس شده باشید که گاهی با نگاه کردن به جنس مخالف یک حس خاصی پیدا می کنید و ناگهان نگاهتان به یکدیگر گره می خورد و آن لحظه احساس می کنید که عاشق شده اید اما آیا یک عشق واقعی و پایدار با یک نگاه به وجود می آید؟چه اتفاقی می افتد که دو نفر به سرعت یک نگاه کردن عاشق یکدیگر  می شوند؟
برخی افراد معتاد عاشق شدن در یک نگاه هستند و البته این افراد عاشق عاشق شدن هستند و اغلب هم این احساس ،وقت و زمان زیادی را از آنها نمی برد. به محض روبرو شدن با یک نفر سریع عاشق او می شوند در حالیکه چیزی از آن شخص نمی دانند و نمی خواهند که بدانند چرا که ممکن است با شناخت او تمام رویاهایشان بر ملا شود لذا باید توجه داشت که عشقی که در یک نگاه آغاز می شودعشق واقعی نیست و بیشتر به نوعی هوسرانی است. کسی که در یک نگاه عاشق می شود در واقع بدون انکه حتی حاضر باشد چیزی از طرف بداند شیفته ی تخیلات ذهنی که از آن فرد ساخته است می شود نه آن آدمی که به راستی می بیند. این افراد اگر با طرف مقابلشان ازدواج کنند ممکن است مانند بقیه افراد با گرفتاری های زندگی رو برو شوند اما چیزی که بعد از ازدواج به آن دست پیدا می کنند این است که از خواب غفلت بیدار می شوند و احساس می کنند دیگر عاشق نیستند لذا عشقی که با یک نگاه اغاز شود از انجا که هیچ پایه و اساس منطقی پشت آن نیست به راحتی از بین خواهد رفت .

دوستت دارم های بی ریشه...

همان هایی که در یک نگاه عاشق می شوند با همان یک نگاهشان طرف را درگیر یک رابطه عاشقانه و عاطفی  می‌کنند اما در یک رابطه عاطفی از آنجا که دختران سرشار از احساسات هستند به راحتی به وعده و وعیدهای پسران گوش می دهند و ممکن است سالهای سال درگیر یک رابطه ی عاطفی شوند اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی که شرایط ازدواج را ندارند از طریق روابط آزاد ، پنهانی و احساسی با عواطف یک دختر بازی می کنند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه پر کنند و برای ادامه ی رابطه از دادن قول ازدواج هم ابایی ندارند. این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارند و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و ... آنها نمی دانند که دوستت دارم های بی ریشه چه بر سر یک دختر می آورد! و چه فرصت های ازدواجی را از آنان می‌گیرد...

زمان ازدواج دختران و پسران متفاوت است و دختران با عبور از یک محدوده ی سنی شانس کمتری برای ازدواج موفق پیدا می کنند. اگر واقعا قصد ازدواج دارید برای آن زمان تعیین کنید و هر چه سریع تر با خانوادتان صحبت کنید تا با دختر مورد علاقه شما آشنا شود و از طریق رسمی به خواستگاری بروند و اگر قصد ازدواج ندارید بینِ زمین و آسمان نگه ندارید آنکه جانش برایتان در می رود را ...گاهی خط کش و میزان بگذارید ،زاویه‌ها و گوشه های  گفتار و رفتارتان را اندازه بگیرید...

کدام دوستی ها واقعا به ازدواج ختم می شود؟
کدام دوستی ها واقعا به ازدواج ختم می شود؟

دختران : کمی تامل

برخی دختران با وجود احساساتی که دارند اما گاهی از طولانی شدن زمان آشنایی خسته می شوند. مدام می گویند زودتر تکلیف من را روشن کن و به هر نحوی می خواهند طرفشان را برای آمدن به خواستگاری ترغیب کنید. گاهی اصلا دلشان می خواهد پا بگذارند روی تمام قوانین عرفی و خودشان گل و شیرنی بگیرند و به خواستگاری معشوقشان بروند اما عجله نکنید و کمی تامل کنید.
هیچ وقت به فرد مورد علاقتان اصرار نکنید که هر چه سریع تر به خواستگاری بیایید چرا که با اصرار شما ممکن است اتفاقات ناخوشایندی بیفتد و با سرانجام گرفتن این وصلت ،بعد ها آن کسی که سرکوفت بخورد شما باشید . شاید بعد ها با یک دعوا این حرف را از همسرتان بشنوید که :"من اصلا نمی خواستم بیام خواستگاری تو منو مجبور کردی..."آنوقت است که انگار تمام دنیا روی سرتان خراب می شود.
وقتی دو نفر پس از دوستی با یکدیگر ازدواج می کنند ممکن است که عزت و احترام دختر نزد خانواده همسر کم شود حال اگر این ازدواج با اصرار دختر هم صورت گرفته باشد به مراتب سرزنش ها بیشتر خواهد شد پس عجله نکنید اما در عوض شناختتان را نسبت به طرفتان بیشتر کنید و کمی از احساساتتان فاصله بگیرید.
در لابلای حرف ها می توانید برخی از واژه ها را زیر ذربین بگیرید و متوجه شوید که این پسر واقعا قصد ازدواج با شما را داردیا خیر . اگر پسری :
- به شما اصرار می کند که کسی از روابط ما خبردار نشود.
- هر وقت حرف ازدواج به میان می آید حرف را عوض می کند و علاقه ای به صحبت کردن در این زمینه ندارد.
- عفت را زیر پا می گذارد و به جای شناخت منطقی، از شما در خواست های نامشروع دارد و یا با شما درباره مسائل جنسی و تحریک کننده صحبت می کند.
- برای آمدن به خواستگاری مدام بهانه جویی می کند و امروز و فردا می کند.
- از شما می خواهد که خودتان را بخاطر او تغییر دهید و هر روز یک ایرادی از نوع پوشش و ظاهر شما می‌گیرد.
بدانید که این فرد هدفی جز وقت گذرانی ندارد لذا هیچ وقت برای ازدواج با این افراد نه وقتتان را تلف کنید و نه اصرار به ازدواج با آنان کنید چرا که اگرچنین افرادی حتی با اصرار شما به خانه مشترک وارد شوند نمی توانند زمینه یک زندگی ارام و موفق را فراهم کنند. پس خیال نکنید که همه ی ماجرا با نشستن سر سفره عقد تمام می‌شود بلکه بعد از عقد مشکلات تازه ای در انتظار شما خواهد بود .

به هر ترتیب هیچ کس منکر این نیست که در همه زندگی های زناشویی مشکلات و اختلاف نظر هایی وجود دارد اما این مشکلات در ازدواج هایی که با دوستی شکل گرفته است به مراتب بیشتر دیده می شود که وقتی دو نفر عاشق می شوند بخاطرآن عشق و محبتی که بین‌شان هست چشم بر همه چیز می ببندند و تنها خوبی های یکدیگر را می بینند اما با رفتن زیر یک سقف تازه پی به مشکلات اساسی یکدیگر می برند و انجاست که تنفر جای عشق را می گیرد پس عاقلانه تصمیم بگیرید و عاشقانه زندگی کنید قبل از انکه عاشق شوید

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری