عقد و ازدواج

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشریفات عقد و ازدواج» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

ازدواج با دردسر‌ها و زیبایی‌هایش در دوران کرونا

فرشته سادات شجاعی متخصص روانشناسی بالینی و مشاور خانواده درباره شیرینی ازدواج در روزهای کرونایی، اظهار کرد: خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است و ازدواج نیز امری توصیه شده در دین و بالاترین نعمت برای زن و مرد است.

این روانشناس تصریح کرد: در صورتی که زوجین از علم و هنر روابط متعهدانه و سالم زناشویی برخوردار باشند منجر به حفظ و ارتقای سلامتی فرد، خانواده و در عین حال تداوم چرخه باروری خانواده و حفظ و ارتقای نسل‌های آتی می‌شود. حال باید دید ویروس کرونا چه مدت قرار است مهمان بی‌دعوت شهر‌های ما باشد و مقوله ازدواج جوانان تا چه حد تحت تاثیر آن قرار بگیرد، موضوعی که در یکی دو ماه اخیر چالشی بزرگ برای بسیاری از افراد شده و آنان را بر سر تصمیمی عظیم و دوراهی زندگی قرار داده‌است.

وی افزود: در یک‌ماه اخیر بسیاری از جوانان شهرمان ازدواج خود را بر سر دو راهی کرونا یافته‌اند، برخی مراحل ازدواج را در بن‌بست کرونایی متوقف ساخته و برخی برای خلاصی از بار سنگین مخارج، گاز ازدواج را گرفته و سعی در تشکیل خانواده در همین ایام دارند. بزرگترین جشن باید در دل افراد برگزار شود، نوع مراسم امروز به ضرورت شرایط شیوع کرونا دیگر مانند قبل نیست، اما بدون کرونا هم باید بدانیم که لذت شروع یک زندگی مشترک نباید به برگزاری جشن‌های آن‌چنانی باشد.

شجاعی ادامه داد: کرونا به ما یادآوری کرد که چقدر در حال اسراف و ایجاد آلودگی در کره زمین بودیم و تنها به خوشی‌های محدود خود توجه داشتیم نه به شادی به معنای رضایت درون که باید به مفهوم رضایت درون بیش از گذشته توجه کنیم. جوانان امروز دغدغه‌های اقتصادی بسیاری دارند، درگذشته هم به دلیل برگزاری این نوع جشن‌ها جوانان مشکلات مختلف مالی در تأمین جهیزیه یا جشن عروسی داشتند پس بهتر است نه تنها به خاطر کرونا که به دلیل کاستن از دغدغه‌های ذهنی یک خانواده مراسم ازدواج را به شکل ساده‌ای برگزار کنیم.

این روانشناس با اشاره به اینکه شکست کرونا نیازمند همراهی همه اعضای جامعه است و باید تک تک مراحل درخواست شده برای ازدواج مورد توجه قرار گیرد، افزود: در خصوص مراجعه افراد به محضر جهت جاری شدن صیغه عقد، حداکثر ۶ نفر مجاز به حضور در محضر هستند که شامل عروس، داماد و دو نفر از اعضای خانواده عروس و داماد است، هریک از این افراد باید با رعایت بهداشت فردی و جمعی در محضر حاضر شوند و جابجایی همراهان نیز انجام نشود. هر گونه دورهمی و جشن ازدواج به بعد از شکست کرونا موکول شود، وتشکیل کلاس‌های آموزش‌های ۶ ساعته جهت زوجین به بعد از محدودیت تجمعات موکول می‌شود.

وی ادامه داد: اکنون بهترین زمان برای یک ازدواج به دور از تجمل و برو و بیای معمول است و با توجه به بالا رفتن سِنِمان بهتر است زودتر تشکیل خانواده دهیم و مشخص نیست تا چه زمانی این شرایط کرونایی به طول انجامد. زوج‌های جوان نباید منتظر پایان شیوع کرونا برای شروع زندگی خود باشند، به هیچ وجه مشخص هم نیست که پایان شیوع کرونا چه زمانی است. در این شرایط با توجه به ضروری بودن تداوم فرآیند ثبت ازدواج و به تبع آن ارائه خدمات سلامت زمان ازدواج، تمهیدات پیشگیرانه لازم (فاصله‌گذاری هوشمند) جهت حفظ سلامت زوجین و خانواده آن‌ها و همچنین پرسنل ارائه دهنده خدمت در مراکز خدمات زمان ازدواج و دفاتر ثبت ازدواج صورت گرفته است.

شجاعی گفت: رعایت فاصله بیش از یک متر و ترجیحا دو متر با سایر مراجعان در فضای دفترخانه، مراکز بهداشتی مجری خدمات ازدواج و سایر ملاحظات بهداشتی که در محضر یا مرکز آموزشی و راهنمایی ارائه می‌شود اجباری است، همچنین همراه داشتن خودکار شخصی، ماسک و مواد ضدعفونی کننده ضروری است.

این روانشناس خاطرنشان کرد: در مورد ازدواج باید به یک بازشناخت مجدد برسیم، بسیار مهم است اگر زوجی را در خانواده دارید که منتظر هستند تا در این شرایط زیر یک سقف بروند به آن‌ها تاکید کنید تنها در انتظار برگزاری یک جشن برای شروع زندگی خود نباشند بلکه شادی مفهومی فراتر از یک جشن داشتن است و باید خوشی و شادمانی واقعی را تجربه کنند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:چگونه صمیمیت در خانواده را افزایش دهیم؟

در اینجا قصد داریم شما را با مفهوم صمیمیت در خانواده، عوامل ایجاد آن، راهکارهایی برای افزایش صمیمیت و نقش آن در خانواده آشنا نماییم. صمیمیت به معنای ایجاد رابطه­ عمیق با دیگران است. حال این رابطه­ عمیق ابعادی دارد که شامل جسمی، فکری و عاطفی است. در خانواده وجود هر سه بعد صمیمیت بسیار ضروری و لازم است. خصوصا در رابطه ی میان والدین و فرزندان تقویت این رابطه بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است و حتی بر تاثیر مادر بر پسر خانواده نیز بسیار مهم است. چون نحوه­ ی زندگی و آینده ی فرزندانمان به میزان این صمیمیت بستگی دارد.

وقتی که صمیمیت در میان اعضای خانواده افزایش پیدا کند، به تبع آن نشاط و آرامش در خانواده افزایش پیدا می­کند. از طرفی باعث ایجاد تمرکز و مدیریت صحیح در برابر بروز مشکلات احتمالی می گردد. از این رو ایجاد صمیمیت نقشی اساسی در استحکام بنیان خانواده دارد و در مشاوره خانواده به اهمیت آن توجه بسیار میشود.

عوامل ایجاد صمیمیت در خانواده کدامند؟

1. اولین مسئله برای ایجاد صمیمیت داشتن مهارت لازم برای برقراری ارتباط صحیح است.

بدان معنا که باید  بدانید چگونه با یک نفر ارتباط برقرار کنید تا طرف مقابلتان با شما راحت باشد و بتواند حسش را به خوبی بیان کند. یکی از مشکلات اساسی در خانواده ها و مابین زوجین و نیز بین والدین فرزندان و فرزندان با یکدیگر عدم وجود نشاط بین اعضاست و همین امر می­تواند مشکلات زیادی در خانواده­ ها ایجاد کند.

فردی که نتواند در خانواده­ی خود احساساتش را به راحتی بیان کند و مورد حمایت عاطفی و فکری قرار نگیرد، به دنبال این حمایت در بیرون از خانواده می­گردد و آسیب­های زیادی برای جذب این حمایت خواهد دید. در حقیقت بسیاری از اختلافات خانوادگی، طلاق، بزهکاری کودکان و نوجوانان و نیز مشکلات روانی مردم ریشه در محیط خانواده دارد. خانواده­ای که سرد و بی روح باشد و جسم و فکر و روح اعضایش را تغذیه نکند، زمینه ­ساز ناهنجاری­های گوناگونی خواهد بود.


بیشتر بخوانید: چگونه یک مرد را خوشحال کنیم؟


3. اعضای خانواده باید سعی کنند با محبت و عدالت با هم رفتار کنند

اعضای خانواده میبایست، اعتماد را در محیط خانواده نهادینه کنند و از بروز مشکلات ترسی به دل راه نداده و با گفتگو و تبادل نظر مشکلاتشان را حل کنند. اول از همه این نوع رابطه عمیق باید میان زن و شوهر برقرار شود تا بتواند به دیگر افراد خانواده نیز سرایت کند. افراد خانواده می­بایست برای یکدیگر از القاب پسندیده استفاده کنند، با هم با خوشرویی و محبت رفتار کنند.

4. اصول انتقاد کردن و انتقادپذیری را بدانند و به طور صحیح استفاده کنند

اعضای خانواده باید تا حد امکان از بحث و جدل و دعوا با هم پرهیز کنند. ابراز عشق و علاقه از الزامات هر زندگی زناشویی است. تاثیری که بیان عشق در زندگی می­گذارد با هیچ  چیز دیگری قابل مقایسه نیست. با ابراز عشق به یکدیگر می توانید در خانواده آرامش و نشاط کافی را به دست بیاورید.


 


عوامل ایجاد صمیمیت در خانواده

راهکارهای افزایش صمیمیت در خانواده کدامند؟

برای افزایش صمیمیت در خانواده راهکارهای زبادی وجود دارد که در اینجا چند مورد از آنها را ذکر خواهیم کرد.

# کلمات جادویی

یکی از این راهکارها استفاده از کلماتی مثل لطفا، متشکرم و خواهش می کنم. در حقیقت مودبانه حرف زدن صمیمیت را بین اعضای خانواده افزایش می دهد.

# قدردانی کردن

یکی دیگر از راهکارها این است که برای امور روزانه و ساده­ زندگی از یکدیگر تشکر کنید. شاید این کار بسیار ساده به نظر برسد اما می­تواند صمیمیت عمیقی بین اعضا ایجاد نماید.

# رازداری

خانواده باید محلی امن و مورد اعتماد برای اعضا باشد تا بتوانند حتی رازهایشان را با یکدیگر در میان بگذارند و ترسی از فاش شدن آن نداشته باشند. اگر رازهایتان را با هم  در میان می­گذارید پس بدانید که رابطه عمیق با هم دارید. این رابطه عمیق باعث ایجاد آرامش و نهایتا ایجاد نشاط در خانواده می گردد.

# تعامل مثبت

گاهی می توانید  خاطراتتان را با هم مرور کنید و از شنیدن آنها لذت ببرید و نیز برای یکدیگر خاطره سازی نمایید. سعی کنید در انجام کارهایتان با یکدیگر همراهی کنید و به هم دلگرمی بدهید. سعی کنید از انجام رفتارهای نامناسب و حرف­های زشت پرهیز کنید، چون این رفتارها ناخودآگاه حس بدی در انسان ایجاد می کند و صمیمیت را کمرنگ می کند.

# توجه و عشق ورزیدن

به همسر خود کاملا عشق بورزید تا بتواند با پر شدن ظرف محبتش این عشق را نثار فرزندان نماید. سعی کنید به همه اعضای خانواده خود توجه نمایید و از نیازهایشان آگاه باشید. حتما زمانی را برای گفتگو با یکدیگر اختصاص دهید. روند گفتگو خود می تواند عاملی برای افزایش صمیمیت باشد.

# مشارکت در تصمیم گیری ها

در مورد امور مربوط به خانه و خانواده تکی تصمیم گیری نکنید بلکه سعی کنید تا حد امکان با هم مشورت نمایید. حتی بچه ها را هم در این تصمیم گیری ها دخیل کنید. سعی کنید با کارهای کوچک و بدون هزینه باعث خوشحالی همسرتان شوید.

# احترام به علایق و سلایق یکدیگر

همیشه زمانی را برای تفریح و گردش و مسافرت اختصاص دهید. چون با این کار ناخودآگاه وقت زیادی را با یکدیگر سپری می کنید و بسیاری از ناراحتی ها و سو تفاهم ها از بین می رود. به علایق یکدیگر احترام بگذارید و به آنها توجه داشته باشید. وقتی اختلافی ایجاد می شود، سعی کنید که در اسرع وقت آن را حل و فصل نمایید چون اگر حل نشود کهنه می­شود و آثاری را بر روی روابط بر جای می گذارد. در انتها محبت کلامی در  هر برهه ای می تواند تاثیرگذار باشد. پس از آن غافل نشوید.

راهکارهای افزایش صمیمیت در خانواده

نقش صمیمیت در خانواده چیست؟

صمیمیت در زندگی نقشی بسیار اساسی دارد و مهم  ترین عامل تحکیم میان خانواده هاست. هرچه صمیمیت میان اعضای خانواده بیشتر شود خانواده ی مستحکم تری خواهید داشت. صمیمیت و رابطه ی عمیق میان اعضا چیزی نیست که یک شبه به وجود بیاید و یا از اول وجود داشته باشد. بلکه باید برای ایجاد آن وقت گذاشت و مهارت های لازم را آموخت. عوامل زیادی هستند که به ایجاد این نوع رابطه ی عمیق کمک می کنند، مانند:

  1. داشتن شناخت متقابل از یکدیگر
  2. تقسیم شادی ها و غم ها
  3. ایجاد شادی و خاطره سازی
  4. بیان افکار و احساسات
  5. حمایت از یکدیگر
  6. داشتن وجوه مشترک با یکدیگر

قاعدتا برای هر انسانی بسیار ارزشمند است که اطرافیانش او را دوست داشته باشند و درک کنند.

پذیرش از جانب اعضای خانواده احساس ارزشمند بودن به فرد می دهد و باعث افزایش عزت نفس می گردد.

با بالا رفتن عزت نفس دیگر هیچ کس یه دنبال روش های نامتعارف برای اثبات خود نمی گردد، چرا که آنچه نیاز دارد در خانواده و از اعضای آن دریافت می کند. هنگامی که یه نفر مشکل شما را مشکل خود بداند و در نحوه رویارویی و حل  آن به شما کمک نماید، احساس خوبی به شما می دهد. جمع شدن این احساسات خوب بر روی یکدیگر باعث ایجاد آرامش و نهایتا نشاط در خانواده می گردد و صمیمیت میان اعضا عمیق می شود. باید خانواده به گونه ای سازماندهی شود که مرتبا در مورد احساسات و مسائل مربوط به خانواده در آن صحبت شود.

چه گفتگویی در خانواده ایجاد صمیمیت میکند؟

گفتگو یکی از مهم ترین عوامل ایجاد صمیمیت است و چه بسا می توان گفت که مهم ترین بخش آن است. حرف زدن محبت آمیز با اعضا بسیار مهم است. گاهی اوقات دوست داشتن و عشق نیاز به ابراز دارد تا احساس خوبی را در اعضای خانواده ایجاد کند. خوشرو بودن نیز اهمیت فراوانی دارد. اگر صمیمیت و رابطه ی عمیق عاطفی میان اعضا وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات و ناهنجاری ها در خانواده و در زندگی آینده ی فرزندان از بین می رود.

فرزندان با وجود عشق و صمیمیت و حمایتی که از خانواده دریافت می کنند و امنیتی که در آنجا دارند، به طور حتم در زندگی شخصی موفقیت های چشمگیری به دست می آورند و دیگر بسیاری از مشکلات معمول میان نوجوانان و جوانان را نخواهند داشت. صمیمیت تعهد میان زوجین را نیز بالا می برد و آن را استحکام می بخشد. این تعهد به فرزندان هم انتقال پیدا می کند. فرد متعهد به اعضای خانواده اش اعتماد کامل دارد و از راهنمایی و حمایت آنها نیز نهایت استفاده را می کند. در نهایت آرامش کاملی میان اعضای خانواده ایجاد می گردد. این آرامش و تعهد بر اهداف، خواسته ها و برنامه ریزی های افراد خانواده تاثیر گذار است و آنها را در مسیر درستی هدایت می کند.

نقش صمیمیت در خانواده

نبود رابطه صمیمی و فاصله بین اعضای خانواده

چنانچه در زندگی و در میان افراد خانواده صمیمت و رابطه عمیق جسمی، فکری و عاطفی وجود نداشته باشد، اعضای خانواده و خصوصا فرزندان در مواجهه با مشکلات و سختی ها دچار استیصال می شوند و ممکن است که به دنبال راه های غیر متعارف و نسنجیده برای حل مشکلات خود بگردند. هنگامی که فرد در خانواده جایی نداشته  باشد به دنبال جایی می گردد تا شخصیت خود را در آنجا پیدا کند و به اثبات برساند و نتیجتا از محیط خانواده دور و دورتر می شود.

هنگامی که صمیمیت و احترام در خانواده وجود داشته باشد، فرزندان هم ناخودآگاه به کانون خانواده جذب می شوند و برای  حل چالش های به وجود آمده از پدر و مادر خود استمداد می طلبند. اینگونه است که والدین نیز می توانند بهترین نوع تربیت را برای فرزندان خود داشته باشند. ذهن فرزندان از ابتدا بسیار پاک و عاری از هر گونه خوبی و بدی است. اگر والدین با تربیت صحیح و صمیمیت و احترام این ذهن پاک را پر کنند، آنگاه در آینده فرزندان موفق و دارای اعتماد به نفس بالا خواهند داشت که از وجودشان لذت ببرند.

خدمات مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

هدف مرکز مشاوره و روانشناسی آویژه از ارائه اطلاعات لازم در زمینه مشکلات روانی، افزایش آگاهی شماست تا با توسعه دانش خود، جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خود، گامی مهم بردارید. لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

مکرومه بافی

 

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:عوامل مؤثّر در تفاهم زن و شوهر و نشانه های تفاهم با شریک زندگی

تفاهم زن و شوهر با ایمان باورهای مشترک:
زن و مرد، یک عمر شریک هم در زندگی هستند و اکثر اوقات را با هم می‌گذرانند. پس تحت تأثیر عقاید و افکار و اخلاق یکدیگر قرار خواهند گرفت. بدون تردید، مرد یا زن معتقد و دیندار و پایبند به اخلاق، نه تنها همسر خود را به دینداری، تقوا و پیشرفت تشویق می‌کند، بلکه می‌تواند فضای خانواده را به محیطی امن، با نشاط و دور از گناه یا درگیری و تنش، تبدیل کند.

تفاهم زن و شوهر و تحصیلات:
کسانی که از نظر تحصیلی تناسب داشته باشند، یکدیگر را بهتر درک می‌کنند و بیشتر قادر خواهند بود با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. هر چند تحصیلات به خودی خود نمی‌تواند عقل و درایت کافی در زندگی را تضمین کند، ولی به هر حال، نزدیک بودن تحصیلات زن و مرد، عامل مؤثری در تفاهم بین آن دو به حساب می‌اید، هر چند اندکی بالاتر بودن تحصیلات مرد، معمولاً مانعی برای تفاهم و درک متقابل، محسوب نمی‌شود.

تفاهم زن و شوهر با  تناسب سن میان زن و مرد:

آن دو را از نظر نیازها و علایق به هم نزدیک‌تر می‌کند و بهتر می‌توانند به نیازهای طبیعی یکدیگر پاسخ دهند و انتظاراتشان نیز تشابه بیشتری به هم دارد. (در مورد تناسب سنّی، معمولاً توصیه می‌شود که زن، حدود دو تا چهار سال از مرد کوچک‌تر باشد)

تفاهم زن و شوهر و تناسب تربیتی ـ فرهنگی دو خانواده:
بسیاری از عادات، سلوک، رفتار و اخلاق فرد در زندگی در بستر خانواده آموخته می‌شود. بنا بر این، تشابه در وضعیت تربیتی و فرهنگی خانواده دختر و پسر، از اهمیت برخوردار است و عدم تشابه و یا تضاد در شیوه‌های تربیتی در دو خانواده می‌تواند منشأ بسیاری از اختلافات و درگیری‌های زن و مرد در زندگی باشد.

تفاهم زن و شوهر و تناسب طبیعی:
روان‌شناسان و مشاوران خانواده، معتقدند که زنان و مردانی که از جهت عواطف، حجم فعالیت و انرژی، زشتی و زیبایی، درون‌گرایی و برون‌گرایی، سردی و گرمی مزاج و... وضعیتی معمولی دارند، هیچ گونه مشکل یا مانع خاصّی برای ازدواج با یکدیگر ندارند؛ امّا ازدواج فرد پرانرژی یا بیش‌فعّال با فرد کم‌تحرّک و سنگین، برون‌گرا و اجتماعی با درون‌گرا و مُنزوی، زیبا با زشت، گرم مزاج (پرهیجان) با سرد مزاج و... مشکلات فراوانی (از جمله: بدبینی، غرور، تحقیر، دلزدگی، افسردگی و... را موجب می‌شود.

 

تفاهم زن و شوهر

زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند برای اینکه به طرفشان نشان دهند که برایشان مهم‌اند تلاش می‌کنند

 

 

در زیر به ۱۵ نشانه‌ای اشاره می‌کنیم که کمکتان می‌کند بفهمید با همسرتان تفاهم دارید یا خیر.

 

 

نشانه تفاهم شما با شریک زندگیتان

۱. درمورد عشق از هم سوال نمی‌کنید.
می‌دانید که طرفتان را دوست دارید و او هم دوستتان دارد و هیچ شکی درمورد هیچکدام از اینها در ذهنتان نیست. کاملاً احساس امنیت می‌کنید و از رابطه‌تان خوشحالید. و حتی اگر ذاتاً آدم نگرانی باشید، هیچوقت عشق او به خودتان را زیر سوال نمی‌برید.

۲. چیزهایی درمورد همدیگر می‌دانید که دیگران نمی‌دانند.
از تجربیاتی که باعث خجالتتان شده تا جزییات ریز زندگی‌تان، درمیان گذاشتن رازهایتان با او نشان می‌دهد که با هم تفاهم دارید. صداقت در یک رابطه اهمیت زیادی دارد اما اینکه بخواهید رازهایتان را با او در میان بگذارید نشان می‌دهد که واقعاً در آن رابطه سرمایه‌گذاری کرده‌اید.

۳. نمی‌خواهید او را تغییر دهید.
شما به طرفتان بعنوان یک انسان احترام می‌گذارید و سعی نمی‌کنید او را تغییر دهید. البته ممکن است که طرفتان در خواب راه برود یا طوری که شما دوست دارید لباس نپوشد اما شما عاشق او هستید و می‌توانید با آن کنار بیایید. اگر بخواهید شخصیت یا ظاهر طرفتان را تغییر دهید، ممکن است به این معنا باشد که با هم تفاهم ندارید.

۴. از لحظاتی که دور از هم دارید هم لذت می‌برید.
وقتی یک رابطه فوق‌العاده را شروع می‌کنید، شاید سخت باشد که وقت‌هایی را به تنهایی بگذرانید. اما اگر شما و طرفتان بخواهید رابطه‌ای بادوام با همدیگر داشته باشید، خیلی مهم است که از زمان‌هایی که پیش هم نیستید هم لذت ببرید. در چنین زمان‌هایی می‌توانید به دیدار دوستان یا خانواده‌تان بروید یا علایق خودتان را دنبال کنید.

۵. علایق مشترک دارید.
بااینکه خیلی مهم است که هرکدام از شما سرگرمی‌ها و علایق مخصوص به خودتان را داشته باشید، اما زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند سعی می‌کنند اوقاتی را کنار هم بگذرانند و کارهایی را انجام دهند که هر دو از آن لذت می‌برند. داشتن زمینه و علایق مشترک با همدیگر به داشتن یک رابطه بادوام کمک می‌کند – از طرفدار یک تیم مشترک بودن تا با هم آشپزی کردن و دوست داشتن یک برنامه‌تلویزیونی.

۶. با هم دعوا می‌کنید.
از دعوا کردن نمی‌ترسید! اگر به طرفتان می‌گویید که با او هم‌عقیده نیستید، باید به شما گوش کند وشما را جدی بگیرد. اگر باز هم با شما هم‌عقیده نبود، باز هم هیچ اشکالی ندارد. این فقط یک مخالفت است و تاثیری روی احساستان نسبت به همدیگر نخواهد داشت.

۷. دوست دارید مشکلات جدی که بینتان وجود دارد را حل کنید.
خیلی وقت‌ها در رابطه‌های جدی و طولانی مشکلاتی بزرگ پیش می‌آید، مشکلاتی مثل پول، مذهب یا محل‌زندگی. اگر با هم تفاهم داشته باشید و بخواهید کنار بیایید، بیشتر مشکلاتی از این دست قابل حل هستند. خیلی مهم است که با هم همفکری کنید تا به نتیجه و راه‌حلی برسید که برای هر دو شما قابل‌قبول باشد.

۸. همسرتان می‌خواهد آدم بهتری باشید.
شاید کلیشه‌ای به نظرتان برسد اما زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند همیشه همدیگر را به جلو هل می‌دهند. چه برای یاد گرفتن یک غذای جدید باشد یا ترفیع در محل‌کار، باید همیشه کنار همدیگر باشد.

۹. می‌توانید آینده را کنار هم تجسم کنید.
خیلی مهم است که نگاهتان به آینده رابطه یکی باشد. اینکه علایق متفاوت داشته باشید اشکالی ندارد. ممکن است طرفتان عاشق مسافرت باشد و شما بخواهید ازدواج کنید و بچه‌دار شوید. می‌توانید هر دو اینها را انجام دهید. اما اگر طرفتان نخواهد درمورد آینده حرفی بزنید، شاید بهتر باشد شما انتظاراتتان از آن رابطه را تغییر دهید.

۱۰. پیش او می‌توانید خودتان باشید.
اگر شما و همسرتان با هم تفاهم داشته باشید، باید بتوانید وقتی کنار او هستید، خود واقعی‌تان باشید. چه شادید، چه پرانرژی یا عصبانی یا ناراحت، باید بتوانید به راحتی احساساتتان را با او درمیان بگذارید، بدون اینکه نگران عواقبش باشید.

۱۱. به هم وابسته هستید.
بااینکه رابطه‌جنسی همه چیز یک رابطه نیست اما خیلی مهم است که صمیمیت فیزیکی با همسرتان داشته باشید.از گرفتن دست‌های همدیگر تا بوسیدن هم، به هر ترتیبی شده باید علاقه و محبتتان را به هم نشان دهید.

۱۲. با خانواده‌های همدیگر کنار می‌آیید.
اگر واقعاً و از صمیم قلب خانواده همسرتان را دوست داشته باشید، نشانه بسیار خوبی است. اما عاشق کسی بودن همیشه به این معنا نیست که عاشق خانواده‌اش هم باشید. و اگر چنین حسی نداشته باشید هیچ اشکالی ندارد اما اگر حتی تلاش هم نکنید خیلی بد است. اگر قرار است او برای مدتی طولانی در زندگی شما بماند، خانواده‌اش هم با او خواهند بود و به همین دلیل باید بتوانید با آنها کنار بیایید.

۱۳. رابطه‌تان را تازه نگه می‌دارید.
همه آدمها سنشان بالا می‌رود اما این به آن معنا نیست که رابطه‌شان هم باید پیر شود. خیلی وقت‌ها کار، بچه‌ها و مسئولیت‌های دیگر بر رابطه شما تاثیر می‌گذارند. این مسئولیت‌ها مهم هستند و نباید نادیده گرفته شوند اما حتماً باید برای بودن با همسرتان هم وقت بگذارید. رابطه‌تان باید همیشه برایتان مهم باشد.

۱۴. برای رابطه‌تان تلاش می‌کنید.
چه نه ماه است که همدیگر را می‌شناسید و چه نه سال، خیلی مهم است که همیشه برای رابطه‌تان تلاش کنید، از رفتن به کلاس آشپزی گرفته تا بوسیدن همدیگر قبل از خواب. وقتی مدت زیادی باشد که با هم هستید، ممکن است به نظرتان برسد که این کارها دیگر ضرورتی ندارد اما این می‌تواند باعث ناراحتی طرفتان شود.

زوج‌هایی که با هم تفاهم دارند معمولاً برای اینکه به طرفشان نشان دهند که برایشان مهم‌اند تلاش می‌کنند.

۱۵. دوستان و خانواده‌تان او را خوب می‌شناسند.
اگر در رابطه‌ای فوق‌العاده هستید، برای اینکه طرفتان را به دوستان و خانواده‌تان نشان دهید هیجان زیادی خواهید داشت. این نشان می‌دهد که آن فرد در زندگی شما درگیر شده است که نشانه خیلی خوبی برای یک رابطه شاد است. اگر نزدیکانتان آن فرد را ندیده باشند، باید از خودتان سوال کنید که تقصیر کیست: طرفتان، شما یا نزدیکانتان؟

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

اگر به دنبال شریک ازدواج هستید

یک زن ممکن است مردی را ببیند و قبل از اینکه متوجه شود که برای ازدواج با او مناسب نیست، او به او علاقه مند شده و به او وابسته می شود.

 

اگر هنوز در سن بیست سالگی هستید، نمی توانید هر مردی را که در این مقاله به شما معرفی شده است، بیابید. روابط شما برای به دست آوردن تجربه بد نیست.

 

اما اگر شما به دنبال یک شریک ازدواج هستید، وقت خود را با مردان مانند اینها هدر ندهید.

 

البته، این مردان ممکن است در نگاه اول منطقی باشند و حتی با شما با دوستی و محبت رفتار کنند، اما مطمئن باشید که هرگز برای ازدواج مناسب نیستند.

 

مردانی که برای ازدواج مناسب نیستند

مردهایی که حاضر نیستند استقلال خود را از دست بدهند

مردهایی به هیچ عنوان حاضر نیستند استقلال خود را که به این سختی حفظ کرده اند به این آسانی از دست بدهند. آنها دوست ندارند که کسی روال عادی زندگی آنها را مختل کند از فرزند خوششان نمی آید، هیچ گاه وعده ازدواج به کسی نمی دهند، بالای 40 سال سن دارند و هیچ وقت با هیچ زنی زندگی نکرده اند. هیچ چیز نمی تواند این روحیه سفت و سخت را برهم بزند پس وقتتان را تلف نکنید تغییر دادن این مردها به این آسانی ها نیست و تقریبا غیرممکن است.

 

مردی که به تازگی از زن قبلی جدا شده است

 این همان مردی است که دوره نقاهت جدایی از همسر را پشت سر گذاشته است حال که زخم هایش بهبود یافته می خواهد جبران زمانی که از دست داده را بکند. یک ماشین اسپورت می خرد اگر موی سفید در سرش ببیند رنگ می کند و کمی هم به سر و وضع لباس هایش می رسد یعنی خود را برای آشنایی های جدید و یک زندگی جدید کاملا آماده می کند.

 

مردی که در مورد آینده‌ی رابطه‌تان هیچ صحبتی نمی‌کند

این مورد کاملا واضح است. اگر مردی به‌هیچ‌وجه در مورد آینده و برنامه‌هایی که در ذهنش دارد با شما صحبت نمی‌کند، یعنی تمایلی به ازدواج با شما ندارد. چنین مردی چون به هیچ‌چیز متعهد نیست، می‌تواند به زندگی باب‌ میلش ادامه دهد، بدون آنکه هیچ‌گونه احساس مسئولیتی در قبال شما داشته باشد. برای زنی که در آینده‌ی نزدیک به‌دنبال ازدواج است، این یک علامت هشدار جدی به‌حساب می‌آید. یک رابطه‌ی سالم باید شامل گفت‌وگوهای مستقیم و صادقانه در مورد اهداف و برنامه‌های آینده‌ی دو طرف باشد.

 

مردی که با زن‌های دیگر بیش‌ازحد گرم می‌گیرد

مردی که با زن‌های اطرافش بیش‌ازحد گرم می‌گیرد، به این زودی‌ها قصد ازدواج ندارد. دلیلش این است که اگر در مورد طرف مقابلش واقعا جدی بود، می‌توانست از این کار دست‌ بردارد و فقط با همان زن حرف بزند و شوخی کند. درحالی‌که شوخی و سرزندگی ایرادی ندارد اما مردی که در یک رابطه‌ی جدی است، نباید به‌هیچ‌وجه با زنان دیگر رفتاری گرم و صمیمانه داشته باشد. این یک علامت هشدار بزرگ است.

 

قبل از ازدواج, مشاوره ازدواج, روانشناسی ازدواج

رابطه قبل از ازدواج

 

مرد کنترل گر

مردانی که با خوش‌زبانی و عوام‌فریبی به هر چه که میخواهند، میرسند، مناسب ازدواج نیستند. حتی اگر او کنترل کردن دیگران را هر از گاه انجام میدهد، باز هم باید مراقب باشید. این واقعیت که او از مهارت کنترل کردن و فریب دادن دیگران برخوردار است و آماده است تا از این مهارت به نفع خودش استفاده کند، نشانه بسیار بدی است. مشکلی که در برخورد با انسان‌های فریبکار پیش می‌آید، این است که یا باید خواسته‌شان را برآورده کنید یا این که اوقات تلخیشان را تحمل کنید.

 

به این ترتیب پایتان همیشه روی پوست خربزه است، باید تلاش کنید تا شوهرتان را راضی و شاد نگه دارید تا از خشم و غضبش در امان بمانید و خودتان را از تحت کنترل بودن او نجات دهید. اما این راه زندگی کردن نیست. اگر با مردی کنترل کننده و زبانباز دوست هستید، مطمئن باشید که ازواج کردن با او ناراحتی بیشتری را برایتان به بار خواهد آورد.

 

مردان تنبل و بیکار

چنین مردی هرگز صورت حساب خود را نمی پردازد، نمی توان به او تکیه کرد، و وقتی او ازدواج می کند، او همیشه شما را ناراحت می کند. زندگی با این مرد خیلی سخت است که نمی توان آن را با دیگران به اشتراک گذاشت.

 

زنان اغلب فکر می کنند که می توانند این مردان را تغییر دهند و همسرانشان را ایده آل و کامل کنند. اما این طور نیست.

 

این مردان معمولا مواد مخدر، الکل، قمار را انجام می دهند و اگر این کار را نکنند، به شما وعده های ان را می دهند که باعث خستگی شما می شود. یکی از این وعده ها ازدواج با شما خواهد بود.

 

مرد بی مسئولیت

مردی که تمام کارهایش را دقیقه نود انجام می‌دهد، مرد ایده آلی برای شما نخواهد بود. فردی که همیشه قبض هایش را دقیقه نود پرداخت می‌کند، سر قرار با شما دیر می‌رسد یا این که همیشه عجله دارد، نمی‌تواند مرد ایده آلی برای شما باشد از این رو که او شما را هم مانند دیگر وظایف اش در اولویت‌های آخر قرار می‌دهد. در واقع این فرد مسئولیت پذیر نیست و با این رفتارهایش تنها شما را نیز آزار می‌دهد.

 

این فرد همان شخصی ست که به شما قول می‌دهد تا برای سالگرد ازدواج تان فلان هدیه را بخرد یا این که یک میهمانی برایتان ترتیب دهد، اما زمان موعود که فرا می‌رسد، زیر قولش می‌زند و برای آن هزار بهانه می‌آورد. آیا این رفتار‌ها روی مخ شما نخواهد بود؟ اگر پاسخ شما مثبت است، بهتر است که دور این مرد‌ها را خط بکشید.

 

قبل از ازدواج, مشاوره ازدواج, روانشناسی ازدواج

دانستنیهای قبل از ازدواج

 

مرد پنهان کار

مردان پنهان کار گزینه خوبی برای ازدواج نیستند. خوشبختانه یا متاسفانه، زنان حس ششم قوی دارند و خیلی سریع می‌فهمند که طرف مقابل شان با آن‌ها صادق است یا نه، اگر احساس می‌کنید که طرف مقابل تان چیزی را از شما پنهان می‌کند، از او سوال کنید و اگر باز هم جواب سر بالا از طرف مقابل تان شنیدید، بهتر است که هر چه سریع‌تر دور او را خط بکشید.

 

ما پیشنهاد نمی‌کنیم که گوشی او را چک کنید یا این که هر رفتار او را زیر ذره بین قرار دهید، اما طوری هم تظاهر نکنید که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. از او بخواهید که خیلی واضح و روشن جواب سوال هایتان را بدهد تا شما را از این شک بیرون آورد، اگر باز هم به نتیجه نرسیدید، بدانید که با این مرد آینده‌ای نخواهید داشت.

 

مردی که اعتیاد دارد

منظور از اعتیاد هر نوع اعتیاد است. از اعتیاد به مواد مخدر و مشروبات الکلی گرفته، تا اعتیاد به کار یا بازی های کامپیوتری.اگر پسر مورد نظرتان بیشتر از آن که در جهان واقعی با مشکلات بجنگد، در خانه سرش را با بازی‌های کامپیوتری گرم میکند، بهتر است خواستگاری را برای ادامه زندگی انتخاب کنید که بالغتر از این یکی باشد. شکی در سرگرم کننده بودن بازی‌های کامپیوتری نیست، اما فردی که تمام روزش را به بازی کردن میگذراند، فرد سالمی نیست و نیاز به کمک دارد.اعتیاد باعث میشود فرد اولویت‌هایش در زندگی مشترک را از یاد ببرد. سرمایه‌های مالی خانواده را به راحتی به باد بدهد و نتواند مسئولیت‌هایش را به درستی انجام دهد. مرد معتاد به هیچ وجه مرد مناسبی برای ازدواج نیست.

 

مرد رفیق باز

اینکه مرد زندگی شما دوستان صمیمی داشته باشد به طور کلی خوب است. اما اگر پسری همواره وقت زیادی را با دوستانش بگذراند، به طوری که وقت گذرانی با دوستانش را نسبت به همه چیز ترجیح دهد و آن‌ها در اولویت اول زندگیش قرار دهد، شما در زندگی مشترک مطمئنا با مشکل مواجه خواهید شد. زندگی با مرد رفیق باز بسیار مشکل است و ازدواج با او اصلا توصیه نمیشود.

 

مرد رفیق‌باز همیشه برنامه‌ای برای خوش گذراندن با دوستانش دارد و بودن در کنار رفقای گرمابه و گلستانش را به هر کار دیگری ترجیح میدهد. اگر با چنین مردی ازدواج کنید، وقتی در شرایط سخت نیاز دارید که همسرتان کنارتان باشد، او بیرون مشغول خوش گذراندن با رفقایش است. یک دوست پسر رفیق‌باز هیچگاه شما را در اولویت قرار نمیدهد و بعید است که این شرایط بعد از ازدواج تغییر کند. مردانی که رفقایشان را مقدم بر شریک زندگیشان میدانند، دوست خوبی برای رفقایشان خواهند بود، اما شوهر مناسبی نخواهند شد.

 

مرد خودپسند: فقط باید از او تعریف کنید

مرد خودپسند به نوعی ادعای سروری‌کردن به دیگران را دارد اما در برقراری رابطه صمیمانه عملا ناتوان است. او در رابطه عاطفی تلاش می‌کند چهره زیبا و خاصی از خود نشان دهد و فردی را انتخاب می‌کند که اهل تعریف و تحسین باشد. این تیپ مردها در برخوردهای اولیه دوست‌داشتنی هستند، زیرا رفتارشان نشان می‌دهد، بسیار اعتماد به‌ نفس بالایی دارند و افراد توانا و موفقی هستند.

 

ولی به مرور دروغ‌ها و رویاپردازی‌‌های‌شان آشکار می‌شود. او آنقدر راجع به توانایی‌ها و ویژگی‌هایش صحبت می‌کند که موفق می‌شود طرف مقابلش را تحت‌تاثیر قرار ‌دهد. این اختلال در بین دیگر اختلال‌های شخصیت از پایایی بیشتری برخوردار است و این ویژگی‌ها به‌صورت مستحکمی در این فرد باقی می‌ماند و احتمال تغییرشان بسیار پایین است. زندگی با چنین مردی زن را خسته و ناتوان می‌کند چون این فرد نمی‌تواند با او همدلی کند و هرچقدر هم او را مورد توجه و تمجید قرار دهد، بازهم برایش کافی نیست.

 

قبل از ازدواج, مشاوره ازدواج, روانشناسی ازدواج

دانستنیهای ازدواج

 

با این وقت تلف کننده ها چه کنیم؟

دوست دارید بدانید که اگر یکی از این مردان که بودن با آنها فقط وقت تلف کردن است چه باید بکنید؟هر نوع خیال و رویا که برای تغییر دادن او در سر دارید را دور بریزید.اگر به نظرتان مرد جذابی است، با وجود همه ی ویژگی های نامناسبی که در بالا ذکر شد، سعی کنید رابطه تان با او را فقط در حد یک آشنایی نگاه دارید و فقط بگذارید در مهمانی ها همراهیتان کند. او را کاملاً آزاد بگذارید.

 

بااینکه خودش از همه لحاظ فرد نامناسبی برای شما به حساب می آید، اما ممکن است کسی را بشناسد که دقیقاً مناسب شما باشد. از او بخواهید که شما را به دوستانش معرفی کند. مطمئناً خودش هم از اینکه از این فشار خلاص شده است احساس خوشحالی خواهد کرد.

 

البته با گذراندن وقتتان با این وقت تلف کننده ها، حداقل از خطر ازدواج های توام با شکست محفوظ خواهید ماند. همیشه یادتان باشد، این مردها هیچکدام هیچوقت با شما ازدواج نخواهند کرد. بعضی از آنها ممکن است آنقدر پست باشند که نشان دهند که دوستتان دارند و عاشقتان هستند و شما را وارد گرداب بدبختی کنند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

موانع ساده ولی مهم ازدواج

معمولاً هر وقت بحث شیرین ازدواج مطرح می شود ابتدا لبخندی روی لب جوان ها می نشیند اما به مرور این لبخند محو شده و جای خود را به نگرانی می دهد. گاهی مسائل و مشکلات بر سر راه ازدواج به قدری زیاد هستند که یا ازدواج را به تعویق می اندازند یا برای مدت طولانی فکر می کنند که باید قید آن را بزنند. از مهم ترین موانع ازدواج می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

 

طولانی شدن دوران تحصیل

 

 

 

از آنجایی که در حال حاضر تعداد زیادی از جوانان ایرانی به دانشگاه می روند و دوران تحصیل تقریباً از 12 سال به 16 سال رسیده است، طبیعی است که این گروه دیرتر به استقلال شغلی و مالی می رسند. تا چند سال پیش تعداد زیادی از دختران زمانی که تحصیلات دبیرستانی خود را به پایان می رساندند، ازدواج می کردند و بسیاری از پسران هم بعد از گرفتن دیپلم جذب بازار کار شده و به حرفه مورد علاقه شان می پرداختند. اما اکنون به دلیل مسایلی چون رواج مدرک گرایی، نیاز به تخصص بالاتر برای یافتن شغل مناسب، کمبود امکانات شغلی برای جوانان پس از فراغت از تحصیل، چشم و هم چشمی خانواده در زمینه تحصیلات فرزندان و... طیف وسیعی از جوانان خواهان ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) هستند. ادامه تحصیل به خودی خود منافاتی با ازدواج ندارد. بسیاری از افراد موفق بعد از ازدواج به تحصیل خود ادامه داده اند و این مورد به ویژه در مورد زوجینی که با هم درس می خوانند مشهود است. اما ادامه تحصیل در سنین بالا پیامدهایی دارد که می تواند روی تصمیم جوانان در مورد ازدواج تأثیر بگذارد. یکی از مواردی که ادامه تحصیل را به صورت مانعی برای ازدواج درمی آورد، شاغل نبودن دانشجویان است. جوانانی که در حال تحصیل در دانشگاه (به ویژه در مقاطع تکمیلی) هستند، معمولاً به بلوغ شناختی لازم برای ازدواج دست یافته اند، اما بلوغ اقتصادی آنها به دلیل اشتغال به تحصیل به تأخیر افتاده است.

 

 

 

پیشنهاد: با توجه به اینکه ازدواج های دانشجویی توسط دولت ترغیب می شود، تخصیص اماناتی نظیر وام های دانشجویی ازدواج، فراهم کردن مسکن ارزان برای دانشجویان متأهل، فراهم کردن امکان اشتغال و... می تواند به پیشرفت این طرح کمک کند. از طرف دیگر لازم است که خانواده ها نیز در حد توان، فرزندان جوان خود را از نظر مالی حمایت کنند. در میان گذاشتن شرایط با طرف مقابل نیز موجب می شود که وی با آگاهی وارد زندگی مشترک شده و بهتر با کاستی های اول زندگی کنار بیاید.

 
 

 

 

بیکاری یا نداشتن ثبات شغلی

 

 

 

یکی دیگر از موانع جوانان در راه ازدواج بیکاری یا نداشتن امنیت شغلی است. امروزه با توجه به رکود اقتصادی جهانی، نرخ بیکاری در همه جوامع، به ویژه جوامع در حال توسعه از جمله ایران افزایش یافته است. کاهش فرصت های شغلی در بخش دولتی و همچنین افزایش میزان اشتغال زنان با حقوق و مزایای پایین تر از مردان، موجب بیکاری بسیاری از مردان جوان که نان آور اصلی خانواده محسوب می شوند، شده است. بعضی از جوانان نیز با اینکه ممکن است در حال حاضر درآمد خوبی داشته باشند، به دلیل نامطمئن و مبهم بودن آینده شغلی شان، می ترسند نسبت به ازدواج اقدام کنند. از طرف دیگر دختران جوان که موافق تساوی حقوق زن و مرد هستند و معتقدند که زنان، مانند مردان حق ادامه تحصیل و کار کردن دارند، نوبت به خرج و مخارج زندگی که می رسد، یک مرتبه سنتی می شوند و یادشان می افتد که همه هزینه های زندگی به عهده مرد است و آنها نباید حقوقشان را در خانه خرج کنند.

 

 

 

پیشنهاد: منطقی بودن و البته صحبت کردن در مورد این مسائل قبل از ازدواج موجب می شود طرفین به راهکارهای مشترکی دست پیدا کنند.

 

 

 

جهیزیه سنگین

 

 

 

یکی دیگر از مسایل مالی و اقتصادی که باعث می شود تعدادی از دختران ازدواج خود را به تأخیر بیندازند، عدم استطاعت مالی خانواده برای تهیه جهیزیه است. رسم بردن جهیزیه که به منظور کمک به جوانان برای شروع یک زندگی جدید ایجاد شده، در حال حاضر به دلیل چشم و هم چشمی به یک معضل اساسی برای دختران و خانواده های آنها تبدیل شده است. بسیاری از خانواده هایی که چند فرزند دختر با اختلاف سنی کم دارند، ممکن است به خاطر همین مسأله به یک خواستگار مناسب جواب منفی بدهند. از طرف دیگر تحت فشار گذاشتن پدر خانواده برای فراهم کردن جهیزیه سنگین، نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه موجب افزایش مشاجرات خانوادگی و برهم خوردن آرامش زندگی نیز می شود.

 

 

 

پیشنهاد: بهترین راهکار در این مورد تغییر دادن دیدگاه خانواده هاست. خانواده ها باید این مطلب را مدنظر داشته باشند، که آنها وظیفه ندارند هنگام تهیه جهیزیه تمام احتیاجات فرزندان خود را تأمین کنند. بلکه فراهم کردن اقلام اساسی زندگی کافی است. این کار به فرزندان فرصت می دهد تا نسبت به زندگی خود احساس مسئولیت کرده و نسبت به رفع آن اقدام کنند.

 

 

عدم حمایت خانواده ها

 

 

 

با توجه به مسایل و مشکلات جوانان امروزی، حمایت خانواده ها در امر ازدواج امری ضروری است. اگر والدین احساس می کنند که فرزندشان به بلوغ عقلانی رسیده است و دارای حداقل شرایط ازدواج نیز هست، لازم است که در حد توان به او کمک کنند. بعضی از والدین تصور می کنند فرزندشان نباید تا وقتی که تحصیلش تمام نشده یا شغل مناسبی پیدا نکرده ازدواج کند. بهتر است که در زمان ازدواج تحصیلات فرد خاتمه یافته و شغلی مناسب و اندکی پس انداز برای شروع زندگی داشته باشد، اما اگر جوانان بخواهند همه این شرایط را کسب کنند، باید ازدواج خود را تا حدود 40 سالگی به تعویق بیندازند و در این سن و سال هم تعداد انتخابهای فرد برای ازدواج کاهش می یابد و هم اینکه ممکن است خود وی دیگر تمایل چندانی به ازدواج نداشته باشد. از طرف دیگر فاصله سنی خیلی زیاد بین والدین و فرزندان نیز توصیه نمی شود.

 
 
 

 

انجام ندادن خدمت سربازی

 

 

 

با توجه به اینکه در طول مدت خدمت سربازی امکان کار کردن برای سربازان وجود ندارد و حقوقی هم که به آنها داده می شود، به اندازه ای نیست که کفاف یک زندگی ساده دونفره را بدهد. اکثر پسران ترجیح می دهند، ازدواج خود را به بعد از انجام خدمت سربازی موکول کنند.

 

 

 

پیشنهاد: دولت می تواند با استفاده از راهکارهایی از قبیل افزایش مقرری سربازان متأهل، دراختیار قرار دادن مسکن ارزان یا کاهش طول مدت خدمت این دسته از سربازان، به آنها کمک کند.

 
 

 

 

مهریه سنگین

 

 

 

یکی دیگر از سنت های پسندیده ای که متأسفانه امروزه از آن سوءاستفاده می شود، مهریه است. مهریه همان طور که از نامش پیداست، روزگاری قرار بوده موجب مهر و الفت زن و شوهر شود، در حال حاضر به صورت یکی از عوامل اصلی آسیب زننده به زندگی زناشویی درآمده است.

 

 

 

پیشنهاد: در این مورد نیز اصلاح فرهنگ جامعه مهم ترین راهکار به شمار می رود، تغییر دیدگاه والدین نسبت به مهریه و صحبت کردن آنان با فرزندانشان می تواند تأثیرگذار باشد. جای تعجب نیست دختر خانواده ای که در آن والدین مهریه پایین را بی احترامی به فرزندشان می دانند، تنها به دلیل اینکه فرد مورد علاقه اش با مهریه 2000 سکه ای او موافقت نکرده است، این ازدواج را برهم بزند. والدین پسران جوان نیز باید عواقب قبول کردن مبالغ بالای مهریه را که استطاعت پرداختش را هم ندارند، به فرزندشان گوشزد کرده و تسلیم جمله «مهریه کی داده، کی گرفته» نشوند.

 

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

میانگین سن ازدواج عروس و دامادهای ایرانی

طبق آخرین آمار از وضعیت طلاق و ازدواج در کشور،در نیمه اول امسال ۳۲۴ هزار و ۷۱۳ نفر ازدواج کرده و  ۸۴ هزار و ۱۶ نفر طلاق گرفته اند.

به گفته ابوترابی سخنگوی سازمان ثبت احوال، هر دو فصل یک بار آمار ازدواج و طلاق استخراج می‌شود و به همین دلیل آخرین آمار مربوط به نیمه اول سال بوده و سه ماهه اخیر جمع آوری نشده است.

به گفته مسئولان، تعداد ازدواج‌های ثبت شده در کشور در سال 98 نزدیک به ۶۰۹ هزار مورد و حدود هشت درصد کمتر از سال 97 بوده است.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

 بهترین سن ازدواج چگونه محاسبه می شود؟ 

یکی از بحث‌های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر می‌شود...

 

 

در حالی که از دیدگاه روان‌شناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل‌تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد اینکه آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده‌ایم که می‌خوانید.

 
 

 

 

سوال: آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می‌توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم‌پوشی کرد؟

 

 

 

از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع می‌شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان‌پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می‌برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می‌شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان‌ها به حداقل کفایت می‌کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان‌پزشکان و اصولا مکاتب روان‌شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله‌ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا ‌کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به‌دست آورد.

 

 

 

سوال: و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟

 

 

بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده‌شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی،‌ علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.

 

 

 

سوال: خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی به‌دست می‌آید؟

 

 

بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینه‌های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم‌ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می‌خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می‌شود. جامعه‌ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی‌دهیم.

 

 

البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده‌گیری و سخت‌گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره‌های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی‌کنیم. صحبت ما در مورد حداقل‌هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی‌های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می‌تواند ازدواج کند که این اتفاق می‌تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال‌های بعدی موکول شود.

 

 

 

سوال: آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟

 

 

ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی‌شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده‌شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده‌ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده‌هایی که ازدواج‌‌والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب‌شان برنامه‌ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان‌شان فراهم کرده‌اند.

 

 

 

سوال: پس با توجه به گفته‌های شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟

 

 

بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل‌هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده‌اند یا خیر.

 

 

 

سوال: بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟

 

 

ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب می‌دانیم. در این صورت می‌توانیم بگوییم که زمینه‌ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می‌شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندی‌ها، مهارت‌ها، حرفه و تحصیلات.

 

 

 

اگر خانمی از همسرش بزرگ‌تر بود چطور؟

 

 

این مساله هم اگر به‌صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره‌های لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می‌توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.

 

 

سوال: همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر می‌شود. نظر شما در این رابطه چیست؟

 

 

ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه‌دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه‌دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می‌کنند نباید برای بچه‌دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان‌هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان‌ معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می‌شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب‌ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان‌شان ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچه‌دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

در این شرایط ازدواج نکنید! 

گاهی اوقات زن و شوهرهایی را می بینیم که هیچ تناسبی با هم ندارند، مشکلات زیادی در زندگی مشترک شان دارند و به نظر می رسد از همان اول، ازدواج شان نادرست بوده است.  

 

در این مواقع با خودمان می گوییم چطور آنها همدیگر را انتخاب کرده اند؟ مگر از همان اول متوجه نبودند که تا این حد با هم اختلاف دارند؟ شاید فکر کنید که آنها در زمان انتخاب، آگاهی و منطق درستی نداشته اند، یا اساسا آدم های عجیب و غریبی هستند که توانسته اند دست به چنین انتخابی بزنند! اما بیشتر مواقع این طور نیست!  

 

مساله این است که در خیلی از موارد، افراد در هنگام انتخاب همسر در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند فکر کنند و درست انتخاب کنند. باورتان نمی شود؟ در اینجا می خواهیم شما را با ۱۰ وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر آشنا کنیم که اگر خود شما هم در چنین شرایطی قرار بگیرید ممکن است ندانسته مرتکب همان اشتباهات آشکار شوید.  

 

۱ – زیبایی خیره کننده  

 

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!  

 

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید.  

 

۲ – پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه  

 

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند!  

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر «خانم دکتر» نخواهید بود!  

 

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟  

 

۳ – شیفتگی و عشق بی اندازه  

 

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!  

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.  

 

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.  

 

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.  

 

۴ – احساس تنهایی شدید

 

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.  

 

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!  

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.  

 

۵ – عجله  

 

«برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود.» آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟  

 

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.  

 

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!  

 

۶ – سن پایین  

 

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.  

 

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر ۲۰ سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.  

 

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟  

 

۷ – شناخت ناقص  

 

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید.  

 

احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.  

 

۸ – بحران روحی  

 

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.  

 

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.  

 

۹ – سرخوشی و هیجان  

 

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده یاد که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!  

 

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.  

 

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.  

 

۱۰ – چشم و هم چشمی  

 

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.  

 

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند!  

 

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید!

منبع:مجله موفقیت

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید، بخوانید 

کمتر زوجی پیدا می‌شوند که در اوایل ازدواج خود از جهت شدت تمایلات جنسی با هم جور نباشند و دچار مشکل بشوند. اما واقعیت این است که بعد از گذشت یکی دو سال، تعداد دفعات رابطه جنسی افت می‌کند. اگر هر دو طرف به طور همزمان دچار افت تمایلات جنسی شوند باز هم مشکلی نیست، اما اغلب یکی از طرفین تمایل به روابط جنسی بیشتر نسبت به آن دیگری دارد و این تفاوت می‌تواند رابطه زناشویی را در بلند مدت دچار آسیب‌هایی بکند:

  • «تو سیری ناپذیری!»
  • «و تو هم هرگز تمایلی به من نداری!»

زن یا مرد؛ کدامیک دوست دارند بیشتر رابطه جنسی داشته باشند؟ اگر فکر می‌کنید مرد، درست فکر می‌کنید. بیشتر اوقات مرد‌ها تمایل بیشتری برای برقراری رابطه جنسی دارند.

در دو سوم موارد، مرد تمایل جنسی شدیدتری نسبت به زن دارد و این چیزی است که سکس تراپیست‌ها می‌گویند. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، تنش و اختلاف ایجاد می‌شود، اما چون بیشتر افراد این را می‌دانند که مرد‌ها طبیعتا بیشتر دوست دارند رابطه جنسی داشته باشند، این اختلاف را می‌پذیرند و پیش می‌روند. اما در مورد آن یک سوم باقیمانده چطور؟

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

یعنی مواردی که زن، تمایل بیشتری به روابط جنسی دارد؟ این موارد از نظر فرهنگی و اجتماعی غیرمنتظره‌اند و همین می‌تواند استرس و تنش را در رابطه بیشتر کرده و بگومگو‌های زن و شوهری را پُررنگ‌تر کند.

چنین تفاوت‌هایی یک جنبه‌ی ناخوشایند دیگر هم دارد و آن، پس زدن محبت‌های غیر جنسی است. آن‌هایی که تمایلات جنسی‌شان بیشتر است، با شور و اشتیاق با در آغوش گرفتن و نوازش کردن و بوسیدن شروع می‌کنند که تا حدود زیادی تغذیه کننده‌ی جنبه‌ی هیجانی رابطه است، اما این امید را نیز دارند که این رفتار‌های محبت آمیز به رابطه جنسی منتهی شود. اما آن‌هایی که تمایلات جنسی کمتری دارند از چنین محبت‌ها و رفتار‌های غیرجنسی فرار می‌کنند که مبادا این رفتار‌ها به عنوان چراغ سبزی برای رابطه جنسی محسوب شوند.

در دنیای امروز، تفاوت در تمایلات جنسی یکی از بزرگ‌ترین علت‌های مراجعه زوج‌ها به سکس تراپیست‌هاست. یک سکس تراپیست معمولا می‌پرسد: «چه کسی در رابطه شما کنترل کننده است؟» هر کدام از زوجین به آن دیگری اشاره می‌کنند و هر دو از این تعجب می‌کنند که چرا طرف مقابل‌شان تصور می‌کند کنترلی ندارد و تحت نفوذ است و در واقع اختیاری ندارد!

کسی که تمایلات جنسی بیشتری دارد احساس می‌کند با هر بار قدم جلو گذاشتن و «نه» شنیدن مورد بی‌رحمی قرار می‌گیرد و غیرمنصفانه طرد می‌شود و آن کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد نیز احساس می‌کند با هر بار طفره رفتن از رابطه جنسی و «نه» گفتن به درخواست طرف مقابل، از نظر روحی و عاطفی متلاشی و سرکوب می‌شود (بیشتر افراد تصور می‌کنند تفاوت در تمایلات جنسی فقط به کسی فشار وارد می‌کند که تمایلات جنسی بیشتری دارد، در صورتی که هر دو طرف تحت فشار خواهند بود).

خوشبختانه این تفاوت‌ها در تمایلات جنسی قابل حل‌اند. با ما همراه باشید تا توصیه‌ها و پیشنهاد‌های سکس تراپیست‌ها در این موارد را به شما انتقال بدهیم:

«دل‌تان واقعا چه می‌خواهد؟»

آیا واقعا رابطه جنسی می‌خواهید؟ یا به چیز دیگری نیاز دارید؟ مثلا با هم بیشتر خوش بگذرانید، محبت‌های غیر جنسی یا تائید دوباره‌ی عشق و علاقه‌ی همسرتان؟ خیلی از زوج‌ها با وجود تفاوت‌هایی که در تمایلات جنسی با هم دارند، وقتی بیشتر به هم محبت می‌کنند و بیشتر با هم وقت می‌گذرانند و رفتار‌های محبت آمیز بیشتری با هم دارند، احساس صمیمت بیشتری با هم می‌کنند و همین باعث می‌شود از میزان تفاوتی که از جهت تمایلات جنسی با هم دارند تا حدودی کاسته شود.

«روی تعداد دفعات رابطه جنسی‌تان با هم به یک توافق برسید»

اگر یکی از طرفین دوست دارد دو بار در هفته رابطه جنسی داشته باشد در حالی که دیگری با یک بار رابطه جنسی در ماه راحت‌تر است، باید میانگین را حساب کنند! یعنی چهار تا پنج بار رابطه جنسی در ماه. اما باز هم عدد میانگین چندان مهم نیست؛ چیزی که مهم است پیدا کردن چیزی است که هر دو با آٔن راحت و راضی باشند.

نکته: در مورد زوج‌های بالای ۵۰ سال، آمار نشان می‌دهد تعداد دفعات رابطه جنسی در طیف هر روز رابطه جنسی تا هیچ رابطه جنسی قرار می‌گیرد! اما طبق توصیه کارشناسان، معمول‌ترین میزان رابطه جنسی برای زن و شوهر‌های سنین بالا، دو تا سه بار رابطه در یک ماه است.

«برای روابط جنسی‌تان برنامه ریزی کنید»

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

برنامه ریزی واقعا لازم است. از قبل برنامه ریزی و تاریخ تعیین کردن برای رابطه جنسی به کسی که تمایلات جنسی قوی‌تری دارد این اطمینان را می‌دهد که رابطه جنسی حتما روی خواهد داد و در نتیجه فشار و استرس کمتری خواهد داشت. ضمنا با این روش، کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد نیز خیالش راحت می‌شود که رابطه جنسی‌شان فقط در همان موعد مقرر روی خواهد داد. تنش در رابطه‌ای که فعالیت‌های جنسی طبق برنامه و تاریخ انجام می‌شوند بسیار کمتر است.

«چه باید بکنید اگر موعد رابطه جنسی طبق برنامه رسیده و شما حال و حوصله ندارید؟»

بیشتر افرادی که تمایلات جنسی کمتری دارند این سوال را می‌پرسند، اما معمولا مسئله کمتر از آنچه تصور می‌کنند و می‌ترسند درد سرساز خواهد بود. از آنجایی که برنامه ریزی برای رابطه جنسی از تنش و استرس در رابطه کم می‌کند، کیفیت رابطه بهتر و تقویت می‌شود و همین زمینه را برای تقویت تمایلات جنسی در کسی که کمتر خواهان فعالیت‌های جنسی است فراهم می‌نماید، یعنی از نظر روحی و روانی، هیجان و کشش بیشتری برای جنبه‌های جنسی رابطه خواهد داشت.

نکته: البته هیچ برنامه ریزی برای رابطه جنسی همیشگی نمی‌تواند باشد. کارشناسان توصیه می‌کنند برای تقریبا شش ماه برنامه ریزی کنید و اگر نتیجه مناسب نبود، دوباره با همسرتان برای تغییر برنامه مذاکره و توافق کنید.

«به برنامه‌ای که تعیین کرده‌اید پایبند و وفادار باشید»

اگر برنامه‌ای را با توافق تعیین کردید دیگر نباید بر سر آن بگومگو کنید و هر دو طرف باید طبق برنامه پیش بروید. کسی که تمایلات جنسی بیشتری دارد نباید خارج از برنامه درخواست رابطه جنسی کند و کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد هم نباید موعد مقرر رابطه جنسی را بی‌دلیل رد کند یا به تاخیر بیندازد.

«ناز و نوازش‌های غیرجنسی‌تان را بیشتر کنید»

وقتی طرفین طبق برنامه‌ای که تعیین کرده‌اند با هم به توافق می‌رسند، محبت‌ها و نوازش‌های غیر جنسی نیز به رابطه برمی‌گردند. وقتی هر دوی شما خیال‌تان از بابت زمان رابطه جنسی راحت است، هر کدام‌تان به راحتی می‌توانید شروع کننده‌ی آغوش و بوسه و نوازش باشید، بدون اینکه از برداشت‌های اشتباه هراسی داشته باشید. زوج‌هایی که موفق می‌شوند تفاوت‌ها در تمایلات جنسی‌شان را حل و فصل کنند، معمولا از کشف اینکه چقدر دل‌شان برای محبت‌های غیر جنسی تنگ شده بوده و چقدر به آن نیاز داشتند متعجب و شگفت زده می‌شوند. آن‌ها تازه متوجه می‌شوند که محبت‌ها و نوازش‌های غیر جنسی چقدر در رابطه زناشویی لازم و مهم‌اند و چه کمک بزرگی به سلامت عاطفی و هیجانی‌شان می‌کنند.

«در صورت نیاز از یک سکس تراپیست کمک بگیرید»

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

اگر برای مذاکره با همسرتان در مورد برنامه ریزی رابطه جنسی مشکل دارید یا اگر تفاوت‌ها در تمایلات جنسی‌تان مزمن شده و کیفیت رابطه‌تان را تا حدی تحت تاثیر قرار داده که نمی‌توانید با توافق به نتیجه برسید، حتما با یک سکس تراپیست مشورت کنید.

توصیه‌هایی برای کسانی که تمایلات جنسی بیشتری نسبت به همسر خود دارند

اگر در رابطه زناشویی‌تان، شما کسی هستید که نیاز‌های جنسی‌تان بیشتر از همسرتان است، نباید بنشینید و منتظر بمانید که طرف مقابل‌تان تغییر کند. هر دو شما به یک اندازه برای رفع این اختلاف مسئولید.

راهکار‌ها و توصیه‌هایی برای‌تان داریم که بتوانید احتمال اینکه همسرتان تمایل بیشتری به رابطه جنسی پیدا کند را بالاتر ببرید.

کم میلی جنسی همسرتان را به خودتان نگیرید

تفاوت در تمایلات جنسی بین زن و شوهر‌ها بسیار معمول است. هر چند خیلی سخت است که درخواست‌های جنسی‌تان مکررا رد شوند و شما این مسئله را به خودتان نگیرید، اما باید به خودتان یادآوری کنید که اگر همسر شما تمایل کمتری به رابطه جنسی دارد، لزوما به خاطر شما، میزان جذابیت‌تان و یا ویژگی‌هایی که دارید نیست. ممکن است پای کمبود هورمون‌ها یا دیگر مشکلات روحی در میان باشد یا احساسی که همسرتان نسبت به خودش دارد.

مثلا ممکن است همسرتان احساس خوبی نسبت به خودش ندارد. درک کنید که این موقعیت فقط برای شما آزاردهنده نیست و او نیز رنج می‌کشد. حتی اگر جوری رفتار کند که گویی موضع دفاعی به خودش گرفته، اما مطمئن باشید خودش هم زمان زیادی را در این فکر است که چرا روابط جنسی بین شما به راحتی صورت نمی‌گیرد. پس سعی کنید همسرتان را درک کنید.

اگر مردی هستید که همسرتان نسبت به شما تمایل کمتری به روابط جنسی دارد ...

با توجه کردن به جنبه‌ی دوستانه‌ی رابطه‌تان شروع کنید. خیلی از خانم‌ها از این طریق برانگیخته می‌شوند. یعنی تا زمانی که قلبا احساس نزدیکی و صمیمیت نکنند، تمایلی به رابطه جنسی ندارند.

کار‌هایی انجام دهید که برای همسرتان مهم‌اند؛ مثلا در کار‌های خانه بیشتر به او کمک کنید، هر وقت به شما نیاز داشت در دسترس باشید، در مورد روزی که گذرانده و دغدغه‌هایش بیشتر با او حرف بزنید، محبت‌های کوچک، اما مهم را فراموش نکنید، مثلا صبح پیش از همسرتان از خواب بیدار شوید و صبحانه را آماده کنید، یادداشت‌های عاشقانه برایش بگذارید، وسط روز با او تماس بگیرید و بگویید که به او فکر می‌کردید، گاهی با یک شاخه گل به خانه بیایید و هزاران راه دیگر!

نشان دادن محبت و علاقه با کار‌های تصادفی و جالب باعث می‌شود همسرتان بیشتر جذب شما شده و از نظر جنسی نیز بیشتر خواهان‌تان باشد.

وقتی همسرتان درخواست رابطه جنسی شما را رد می‌کند، حتما تنها چیزی که به آن فکر نمی‌کنید، ابراز مهربانی همراه با درک است. اما اگر واقعا دوست دارید کیفیت جنسی زندگی زناشویی‌تان را بهبود بدهید، باید کاری کنید که همسر شما از نظر روحی و هیجانی تا جایی که ممکن است به شما نزدیک‌تر شود و این تنها راه است. شما می‌توانید عصبانی شوید و از او کناره بگیرید یا اینکه درک کنید و عاشقانه‌تر به همسرتان نگاه کنید. انتخاب با شماست؛ امتحان کنید، تجربه کنید و نتیجه را ببینید!

اگر زنی هستید که همسرتان نسبت به شما تمایل کمتری به روابط جنسی دارد ...

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

خیلی از مرد‌ها از این شکایت دارند که تمایلات شدید جنسی همسرشان و درخواست مداوم رابطه جنسی باعث سرد شدن آن‌ها می‌شود. بعضی از مرد‌ها در چنین موقعیت‌هایی ممکن است با درخواست‌های زن موافقت کنند، اما از نظر هیجانی و عاطفی دلسرد شوند. شما به عنوان یک زن ممکن است با رد درخواست جنسی‌تان احساس آزردگی و جذاب نبودن کنید و به این نتیجه برسید که همسرتان علاقه و کششی نسبت به شما ندارد، اما زود قضاوت نکنید، مهربان باشید و از همسرتان تعریف کنید! هر گاه همسرتان کار درستی انجام می‌دهد (هر چند کوچک)، آن را به رخش بکشید و بگویید که به او افتخار می‌کنید.

نسبت به رفتار‌های خودتان هم دقیق باشید؛ ببینید چه کاری ممکن است انجام دهید که همسرتان را در لاک دفاعی‌اش فرو می‌برد. بیشتر طبق خواسته‌های همسرتان عمل کنید و همانطوری که او دوست دارد، ابراز علاقه کنید.

شیوه‌تان را تغییر دهید

خیلی از زن و شوهر‌هایی که با تفاوت در تمایلات جنسی‌شان روبرو هستند این الگو را تکرار می‌کنند: درخواست رابطه، رد درخواست، فشار بیشتر برای رابطه، رد درخواست و .... این الگویی نادرست و سیکلی معیوب است که به هیچ جا جز تنش و استرس بیشتر نمی‌انجامد. انگار زن و شوهر نقش‌ها و گفتگو‌های هم را از حفظ اند! هر چه بیشتر به همسرتان فشار بیاورید، او مقاوم‌تر و عصبی‌تر خواهد شد.

پس انعطاف نشان دهید و شیوه‌ی دیگری را امتحان کنید. مدتی کناره بگیرید. فرقی نمی‌کند چقدر همسرتان را دوست دارید و جذبش می‌شوید یا چقدر تمایل به رابطه جنسی دارید. برای مدت مشخصی با خودتان توافق کنید که هیچ درخواست جنسی از همسرتان نداشته باشید. طی این مدت برای رابطه جنسی پیشقدم نشوید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد. هیچ حرفی هم در مورد عقب نشینی‌تان نزنید، فقط منتظر بمانید. گاهی کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد فقط به فرصت بیشتری نیازمند است تا دوباره شارژ شود. وقتی این مدت پشت سر گذاشته شود، او احساس متفاوتی خواهد داشت. ارزشش را دارد امتحان کنید!

ضمنا این رویکرد یک امتیاز دیگر هم دارد؛ فرصتی دارید تا خودتان را نیز بررسی و اصلاح کنید. شاید بیش از اندازه بر جنبه‌ی جنسی رابطه‌تان تمرکز کرده‌اید و ممکن است نیاز‌های دیگری هم داشته باشید که باید بررسی‌شان کنید. به جای اینکه وقت‌تان را صرف این کنید که چه چیزی در رابطه‌تان درست یا نادرست است، روی خودتان تمرکز کنید و ببینید از چه راه‌های دیگری هم می‌توانید از زندگی لذت ببرید، مثلا شاید لازم باشد دورهمی‌های دوستانه‌تان را پُررنگ‌تر کنید یا باشگاه بروید و اندام‌تان را متناسب‌تر کنید.

بدون توقعات جنسی همسرتان را در آغوش بگیرید و نوازش کنید

خیلی از خانم‌ها از این شکایت دارند که همسرشان هرگز آن‌ها را نوازش نمی‌کند مگر اینکه خواهان رابطه جنسی باشد. همین مسئله زنان را سرد و بی میل می‌کند. اگر شما مردی هستید که تمایل جنسی‌تان نسبت به همسرتان بیشتر است، حتما این نکته را در مورد همسرتان به خاطر داشته باشید: او ممکن است دوست داشته باشد در آغوش‌تان آرام بگیرد، نوازشش کنید، ببوسیدش و یا به هر روش دیگری محبت‌تان را ابراز کنید، اما درخواست جنسی نداشته باشید.

خیلی از خانم‌ها اینطور می‌گویند که مرد‌ها نمی‌توانند آن‌ها را در آغوش بگیرند، اما دست‌های‌شان روی بدن‌شان نلغزد! زن‌ها خیلی بیشتر از مرد‌ها به محبت‌های غیرجنسی نیاز دارند و اگر هر لمس و نوازشی را پیشنوازی برای رابطه جنسی دریافت کنند، آزرده و دلخور خواهند شد.

اگر همسرتان علی رغم تمایلش درخواست رابطه جنسی را پذیرفت، آن را هدیه‌ای عاشقانه تلقی کنید

چه باید بکنید اگر تمایلات جنسی متفاوتی با همسرتان دارید

گاهی با بهبود روابط تان همسر شما تلاش می‌کند توجه بیشتری به شما داشته باشد و ممکن است تصمیم بگیرد حتی اگر تمایلات جنسی‌اش چندان قوی نیست، به درخواست شما جواب مثبت بدهد. به جای اینکه احساس کنید از سر اجبار به رابطه با شما تن می‌دهد یا توهینی به شما می‌کند، این رفتار او را هدیه‌ای از سر عشق و علاقه محسوب کنید.

در روابط خوب و سالم، آدم‌ها برای شادی هم کار‌هایی انجام می‌دهند و گذشت می‌کنند حتی اگر در لحظه‌ای به خصوص، حوصله و تمایل نداشته باشند. چنین چیزی واقعا یک فداکاری عاشقانه است که باید درک کنید و قدر بدانید. اجازه دهید همسرتان عشق خود را اینگونه نشان بدهد و از او این هدیه را بپذیرید.

به پیش نیاز‌های همسرتان برای رابطه جنسی احترام بگذارید

به گفته‌ی کارشناسان و سکس تراپیست‌ها، وقتی کسی که تمایلات جنسی کمتری دارد به همسرش می‌گوید که برای برانگیخته شدن به چه چیز‌هایی نیاز دارد، طرف مقابل معمولا کاملا منظور او را درک نمی‌کند یا برای خواسته‌هایش احترام قائل نیست. مثلا اگر همسر شما اعلام می‌کند که ترجیح می‌دهد شب‌ها رابطه جنسی داشته باشد تا صبح‌ها، شاید شما تصور کنید که این تنها یک بهانه است (در بیشتر مرد‌ها سطح تستوسترون بین ساعت ۷ تا ۸ صبح بیشترین است، اما در مورد زن‌ها سطح این هورمون عصر‌ها بالاترین است).

یا اگر همسرتان بگوید وقتی که بچه‌ها خوابیده‌اند یا در خانه نیستند تمایل بیشتری برای رابطه جنسی دارد شاید شما فکر کنید او همه چیز را به تاخیر می‌اندازد بلکه هرگز رابطه‌ای روی ندهد. اما واقعیت این است که این‌ها بهانه نیستند، همسر شما به شرایطی خاص برای احساس راحتی و آرامش نیاز دارد تا از جهت جنسی برانگیخته شود. تا جایی که امکان دارد به درخواست‌های همسرتان و الویت‌هایش احترام بگذارید و او را سرزنش نکنید. سعی کنید موقعیت دلخواه همسرتان را فراهم کنید و با خوشبینی و انعطاف پیش بروید.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:دانستنی های مهم درباره انتخاب همسر

انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی است که باید با دقت بسیاری صورت بگیرد. برای اینکه شریک زندگی تان را درست انتخاب کنید باید درباره مهم ترین نکات در انتخاب همسر آگاهی داشته باشید. ما در این مطلب مهم ترین نکات در انتخاب همسر را در اختیارتان قرار میدهیم.

تقریبا بسیاری از افراد یک نکته خیلی مهم درباره روابط را فراموش می کنند. اولا رابطه عاشقانه مانند رابطه دوستی نیست، بلکه تعهداتی وجود دارد که هر دو طرف ملزم به رعایت کردن آن هستند. دوما هر کسی نمیتواند شریک خوبی برای شما باشد. منظور ما چیست؟

شما باید با آگاهی کامل یک سری از کار هایی را انجام دهید که می تواند به شما کمک کند همسر بهتری برای خود انتخاب کنید. قطعا هیچ کس نمی خواهد در اندوه و افسوس زندگی کند و هر روز به این فکر کند که شخصی که انتخاب کرده است فرد مناسبی برای او نیست.
برای اینکه بهترین انتخاب را داشته باشید، باید به تمامی صفات فرد مورد نظر توجه کنید. این بهترین و آسان ترین راه برای شناخت طرف مقابل است.در اینجا نکاتی را برای کمک به شما جمع آوری کرده ایم:.

مهم ترین نکات در انتخاب همسر

1. قوه درک و هوش
چیزی که باید بدانید این است که همیشه عشق حرف اول و آخر را در روابط نمی زند. فاکتور های زیادی در پیشرفت و عمق یک رابطه تاثیر گذار هستند که یکی از این فاکتور ها هوش است؛ بنابراین یکی از نکاتی که شما باید در طرف مقابل محک بزنید قوه ادراک و هوش وی است. اگر وی قوه درک قابل قبولی دارد، بنابراین می تواند به شما کمک کند که در زندگی پیشرفت کنید و مسیر درستی را در ازدواجتان انتخاب کنید.

 

انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی است

2. پیوند عشق
هرچقدر هم که بخواهیم عشق را نادیده بگیریم، باز هم یکی از ارکان اصلی یک رابطه عشق محسوب می شود. باید به این نکته توجه داشته باشید که عشق فراتر از زیبایی ظاهری است. برای این منظور باید فردی را انتخاب کنید که در نگاه اول جذب او شوید. به این نکته توجه داشته باشید که منظور ما بیشتر از رابطه جسمانی، رابطه احساسی است.

3. برنامه آینده
درست است که انسان ها برای عشق ازدواج می کنند، اما بعد از عشق چه؟ مطمئنا در هر رابطه ای چیز های بیشتری از عشق صرف اهمیت دارد. شما به کسی احتیاج دارید که برای آینده برنامه های خوبی در سر داشته باشد. کسی که به شما هیجان و ذوق می دهد که سخت تر کار کنید و با انگیزه بیشتری اهداف خود را دنبال کنید. یک شریک بلند همت و جاه طلب کسی است که شما باید انتخاب کنید.

4. انتخاب با ناامیدی ممنوع!
صرفا اینکه در دهه چهارم زندگیتان هستید و هنوز مجردید نباید این حس را در شما القا کند با ناامیدی کسی را انتخاب کنید. چنین کاری قطعا بزرگترین اشتباه زندگی شما خواهد بود. ترس و ناامیدی را دور بریزید و سپس به دنبال نیمه گمشده خود بگردید.

5. انتخابتان را با شیر یا خط اشتباه نگیرید!
98 درصد عشق طبیعی شکل میگیرد. این بدان معناست که شما نباید برای دوست داشتن کسی خودتان را مجبور کنید. بگذارید خودش اتفاق بیوفتد. برای انتخاب بهترین فرد از بازی شیر یا خط استفاده نکنید. ممکن است به این نتیجه برسید که هیچ کس فرد مناسبی برای شما نیست و در نتیجه تنها بمانید. قطعا تنها ماندن بهتر از این است که تحت تاثیر احساسات انتخاب اشتباهی انجام دهید.

6. این مسابقه نیست!
هر کار عجولانه ای محکوم به شکست است، حتی قبل از اینکه شما متوجه شوید. در مورد روابط هم داستان از همین قرار است. صرف اینکه احساس شما نسبت به فردی به مرور زمان زیاد شود، نشانه آن نیست که وی می تواند شریک مناسبی برای شما باشد. بهتر است اول از پتانسیل های آن فرد آگاه شوید و سپس وارد تعهدات شوید.

جمع بندی:
روابط بسیار حساس هستند و میتوانند بسیار استرس زا باشند، خصوصا اگر شخص اشتباهی را انتخاب کنید. تنها چیزی که باید از آن مطمئن باشید این است که آیا همه کار ها را درست انجام داده اید یا خیر. یک اشتباه ساده به راحتی می تواند سرنوشت شما را تبدیل به کابوس کند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
 
  • فخری حیدری