عقد و ازدواج

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نکاح» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:چگونه صمیمیت در خانواده را افزایش دهیم؟

در اینجا قصد داریم شما را با مفهوم صمیمیت در خانواده، عوامل ایجاد آن، راهکارهایی برای افزایش صمیمیت و نقش آن در خانواده آشنا نماییم. صمیمیت به معنای ایجاد رابطه­ عمیق با دیگران است. حال این رابطه­ عمیق ابعادی دارد که شامل جسمی، فکری و عاطفی است. در خانواده وجود هر سه بعد صمیمیت بسیار ضروری و لازم است. خصوصا در رابطه ی میان والدین و فرزندان تقویت این رابطه بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است و حتی بر تاثیر مادر بر پسر خانواده نیز بسیار مهم است. چون نحوه­ ی زندگی و آینده ی فرزندانمان به میزان این صمیمیت بستگی دارد.

وقتی که صمیمیت در میان اعضای خانواده افزایش پیدا کند، به تبع آن نشاط و آرامش در خانواده افزایش پیدا می­کند. از طرفی باعث ایجاد تمرکز و مدیریت صحیح در برابر بروز مشکلات احتمالی می گردد. از این رو ایجاد صمیمیت نقشی اساسی در استحکام بنیان خانواده دارد و در مشاوره خانواده به اهمیت آن توجه بسیار میشود.

عوامل ایجاد صمیمیت در خانواده کدامند؟

1. اولین مسئله برای ایجاد صمیمیت داشتن مهارت لازم برای برقراری ارتباط صحیح است.

بدان معنا که باید  بدانید چگونه با یک نفر ارتباط برقرار کنید تا طرف مقابلتان با شما راحت باشد و بتواند حسش را به خوبی بیان کند. یکی از مشکلات اساسی در خانواده ها و مابین زوجین و نیز بین والدین فرزندان و فرزندان با یکدیگر عدم وجود نشاط بین اعضاست و همین امر می­تواند مشکلات زیادی در خانواده­ ها ایجاد کند.

فردی که نتواند در خانواده­ی خود احساساتش را به راحتی بیان کند و مورد حمایت عاطفی و فکری قرار نگیرد، به دنبال این حمایت در بیرون از خانواده می­گردد و آسیب­های زیادی برای جذب این حمایت خواهد دید. در حقیقت بسیاری از اختلافات خانوادگی، طلاق، بزهکاری کودکان و نوجوانان و نیز مشکلات روانی مردم ریشه در محیط خانواده دارد. خانواده­ای که سرد و بی روح باشد و جسم و فکر و روح اعضایش را تغذیه نکند، زمینه ­ساز ناهنجاری­های گوناگونی خواهد بود.


بیشتر بخوانید: چگونه یک مرد را خوشحال کنیم؟


3. اعضای خانواده باید سعی کنند با محبت و عدالت با هم رفتار کنند

اعضای خانواده میبایست، اعتماد را در محیط خانواده نهادینه کنند و از بروز مشکلات ترسی به دل راه نداده و با گفتگو و تبادل نظر مشکلاتشان را حل کنند. اول از همه این نوع رابطه عمیق باید میان زن و شوهر برقرار شود تا بتواند به دیگر افراد خانواده نیز سرایت کند. افراد خانواده می­بایست برای یکدیگر از القاب پسندیده استفاده کنند، با هم با خوشرویی و محبت رفتار کنند.

4. اصول انتقاد کردن و انتقادپذیری را بدانند و به طور صحیح استفاده کنند

اعضای خانواده باید تا حد امکان از بحث و جدل و دعوا با هم پرهیز کنند. ابراز عشق و علاقه از الزامات هر زندگی زناشویی است. تاثیری که بیان عشق در زندگی می­گذارد با هیچ  چیز دیگری قابل مقایسه نیست. با ابراز عشق به یکدیگر می توانید در خانواده آرامش و نشاط کافی را به دست بیاورید.


 


عوامل ایجاد صمیمیت در خانواده

راهکارهای افزایش صمیمیت در خانواده کدامند؟

برای افزایش صمیمیت در خانواده راهکارهای زبادی وجود دارد که در اینجا چند مورد از آنها را ذکر خواهیم کرد.

# کلمات جادویی

یکی از این راهکارها استفاده از کلماتی مثل لطفا، متشکرم و خواهش می کنم. در حقیقت مودبانه حرف زدن صمیمیت را بین اعضای خانواده افزایش می دهد.

# قدردانی کردن

یکی دیگر از راهکارها این است که برای امور روزانه و ساده­ زندگی از یکدیگر تشکر کنید. شاید این کار بسیار ساده به نظر برسد اما می­تواند صمیمیت عمیقی بین اعضا ایجاد نماید.

# رازداری

خانواده باید محلی امن و مورد اعتماد برای اعضا باشد تا بتوانند حتی رازهایشان را با یکدیگر در میان بگذارند و ترسی از فاش شدن آن نداشته باشند. اگر رازهایتان را با هم  در میان می­گذارید پس بدانید که رابطه عمیق با هم دارید. این رابطه عمیق باعث ایجاد آرامش و نهایتا ایجاد نشاط در خانواده می گردد.

# تعامل مثبت

گاهی می توانید  خاطراتتان را با هم مرور کنید و از شنیدن آنها لذت ببرید و نیز برای یکدیگر خاطره سازی نمایید. سعی کنید در انجام کارهایتان با یکدیگر همراهی کنید و به هم دلگرمی بدهید. سعی کنید از انجام رفتارهای نامناسب و حرف­های زشت پرهیز کنید، چون این رفتارها ناخودآگاه حس بدی در انسان ایجاد می کند و صمیمیت را کمرنگ می کند.

# توجه و عشق ورزیدن

به همسر خود کاملا عشق بورزید تا بتواند با پر شدن ظرف محبتش این عشق را نثار فرزندان نماید. سعی کنید به همه اعضای خانواده خود توجه نمایید و از نیازهایشان آگاه باشید. حتما زمانی را برای گفتگو با یکدیگر اختصاص دهید. روند گفتگو خود می تواند عاملی برای افزایش صمیمیت باشد.

# مشارکت در تصمیم گیری ها

در مورد امور مربوط به خانه و خانواده تکی تصمیم گیری نکنید بلکه سعی کنید تا حد امکان با هم مشورت نمایید. حتی بچه ها را هم در این تصمیم گیری ها دخیل کنید. سعی کنید با کارهای کوچک و بدون هزینه باعث خوشحالی همسرتان شوید.

# احترام به علایق و سلایق یکدیگر

همیشه زمانی را برای تفریح و گردش و مسافرت اختصاص دهید. چون با این کار ناخودآگاه وقت زیادی را با یکدیگر سپری می کنید و بسیاری از ناراحتی ها و سو تفاهم ها از بین می رود. به علایق یکدیگر احترام بگذارید و به آنها توجه داشته باشید. وقتی اختلافی ایجاد می شود، سعی کنید که در اسرع وقت آن را حل و فصل نمایید چون اگر حل نشود کهنه می­شود و آثاری را بر روی روابط بر جای می گذارد. در انتها محبت کلامی در  هر برهه ای می تواند تاثیرگذار باشد. پس از آن غافل نشوید.

راهکارهای افزایش صمیمیت در خانواده

نقش صمیمیت در خانواده چیست؟

صمیمیت در زندگی نقشی بسیار اساسی دارد و مهم  ترین عامل تحکیم میان خانواده هاست. هرچه صمیمیت میان اعضای خانواده بیشتر شود خانواده ی مستحکم تری خواهید داشت. صمیمیت و رابطه ی عمیق میان اعضا چیزی نیست که یک شبه به وجود بیاید و یا از اول وجود داشته باشد. بلکه باید برای ایجاد آن وقت گذاشت و مهارت های لازم را آموخت. عوامل زیادی هستند که به ایجاد این نوع رابطه ی عمیق کمک می کنند، مانند:

  1. داشتن شناخت متقابل از یکدیگر
  2. تقسیم شادی ها و غم ها
  3. ایجاد شادی و خاطره سازی
  4. بیان افکار و احساسات
  5. حمایت از یکدیگر
  6. داشتن وجوه مشترک با یکدیگر

قاعدتا برای هر انسانی بسیار ارزشمند است که اطرافیانش او را دوست داشته باشند و درک کنند.

پذیرش از جانب اعضای خانواده احساس ارزشمند بودن به فرد می دهد و باعث افزایش عزت نفس می گردد.

با بالا رفتن عزت نفس دیگر هیچ کس یه دنبال روش های نامتعارف برای اثبات خود نمی گردد، چرا که آنچه نیاز دارد در خانواده و از اعضای آن دریافت می کند. هنگامی که یه نفر مشکل شما را مشکل خود بداند و در نحوه رویارویی و حل  آن به شما کمک نماید، احساس خوبی به شما می دهد. جمع شدن این احساسات خوب بر روی یکدیگر باعث ایجاد آرامش و نهایتا نشاط در خانواده می گردد و صمیمیت میان اعضا عمیق می شود. باید خانواده به گونه ای سازماندهی شود که مرتبا در مورد احساسات و مسائل مربوط به خانواده در آن صحبت شود.

چه گفتگویی در خانواده ایجاد صمیمیت میکند؟

گفتگو یکی از مهم ترین عوامل ایجاد صمیمیت است و چه بسا می توان گفت که مهم ترین بخش آن است. حرف زدن محبت آمیز با اعضا بسیار مهم است. گاهی اوقات دوست داشتن و عشق نیاز به ابراز دارد تا احساس خوبی را در اعضای خانواده ایجاد کند. خوشرو بودن نیز اهمیت فراوانی دارد. اگر صمیمیت و رابطه ی عمیق عاطفی میان اعضا وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات و ناهنجاری ها در خانواده و در زندگی آینده ی فرزندان از بین می رود.

فرزندان با وجود عشق و صمیمیت و حمایتی که از خانواده دریافت می کنند و امنیتی که در آنجا دارند، به طور حتم در زندگی شخصی موفقیت های چشمگیری به دست می آورند و دیگر بسیاری از مشکلات معمول میان نوجوانان و جوانان را نخواهند داشت. صمیمیت تعهد میان زوجین را نیز بالا می برد و آن را استحکام می بخشد. این تعهد به فرزندان هم انتقال پیدا می کند. فرد متعهد به اعضای خانواده اش اعتماد کامل دارد و از راهنمایی و حمایت آنها نیز نهایت استفاده را می کند. در نهایت آرامش کاملی میان اعضای خانواده ایجاد می گردد. این آرامش و تعهد بر اهداف، خواسته ها و برنامه ریزی های افراد خانواده تاثیر گذار است و آنها را در مسیر درستی هدایت می کند.

نقش صمیمیت در خانواده

نبود رابطه صمیمی و فاصله بین اعضای خانواده

چنانچه در زندگی و در میان افراد خانواده صمیمت و رابطه عمیق جسمی، فکری و عاطفی وجود نداشته باشد، اعضای خانواده و خصوصا فرزندان در مواجهه با مشکلات و سختی ها دچار استیصال می شوند و ممکن است که به دنبال راه های غیر متعارف و نسنجیده برای حل مشکلات خود بگردند. هنگامی که فرد در خانواده جایی نداشته  باشد به دنبال جایی می گردد تا شخصیت خود را در آنجا پیدا کند و به اثبات برساند و نتیجتا از محیط خانواده دور و دورتر می شود.

هنگامی که صمیمیت و احترام در خانواده وجود داشته باشد، فرزندان هم ناخودآگاه به کانون خانواده جذب می شوند و برای  حل چالش های به وجود آمده از پدر و مادر خود استمداد می طلبند. اینگونه است که والدین نیز می توانند بهترین نوع تربیت را برای فرزندان خود داشته باشند. ذهن فرزندان از ابتدا بسیار پاک و عاری از هر گونه خوبی و بدی است. اگر والدین با تربیت صحیح و صمیمیت و احترام این ذهن پاک را پر کنند، آنگاه در آینده فرزندان موفق و دارای اعتماد به نفس بالا خواهند داشت که از وجودشان لذت ببرند.

خدمات مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه

هدف مرکز مشاوره و روانشناسی آویژه از ارائه اطلاعات لازم در زمینه مشکلات روانی، افزایش آگاهی شماست تا با توسعه دانش خود، جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی خود، گامی مهم بردارید. لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

مکرومه بافی

 

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

در این شرایط ازدواج نکنید! 

گاهی اوقات زن و شوهرهایی را می بینیم که هیچ تناسبی با هم ندارند، مشکلات زیادی در زندگی مشترک شان دارند و به نظر می رسد از همان اول، ازدواج شان نادرست بوده است.  

 

در این مواقع با خودمان می گوییم چطور آنها همدیگر را انتخاب کرده اند؟ مگر از همان اول متوجه نبودند که تا این حد با هم اختلاف دارند؟ شاید فکر کنید که آنها در زمان انتخاب، آگاهی و منطق درستی نداشته اند، یا اساسا آدم های عجیب و غریبی هستند که توانسته اند دست به چنین انتخابی بزنند! اما بیشتر مواقع این طور نیست!  

 

مساله این است که در خیلی از موارد، افراد در هنگام انتخاب همسر در شرایطی قرار می گیرند که نمی توانند فکر کنند و درست انتخاب کنند. باورتان نمی شود؟ در اینجا می خواهیم شما را با ۱۰ وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر آشنا کنیم که اگر خود شما هم در چنین شرایطی قرار بگیرید ممکن است ندانسته مرتکب همان اشتباهات آشکار شوید.  

 

۱ – زیبایی خیره کننده  

 

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!  

 

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید.  

 

۲ – پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه  

 

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند!  

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر «خانم دکتر» نخواهید بود!  

 

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟  

 

۳ – شیفتگی و عشق بی اندازه  

 

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!  

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.  

 

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.  

 

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.  

 

۴ – احساس تنهایی شدید

 

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.  

 

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!  

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.  

 

۵ – عجله  

 

«برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود.» آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟  

 

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.  

 

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!  

 

۶ – سن پایین  

 

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.  

 

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر ۲۰ سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.  

 

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟  

 

۷ – شناخت ناقص  

 

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید.  

 

احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.  

 

۸ – بحران روحی  

 

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.  

 

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.  

 

۹ – سرخوشی و هیجان  

 

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده یاد که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!  

 

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.  

 

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.  

 

۱۰ – چشم و هم چشمی  

 

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.  

 

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند!  

 

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید!

منبع:مجله موفقیت

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

وبلاگ عقد و ازدواج:دانستنی های مهم درباره انتخاب همسر

انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی است که باید با دقت بسیاری صورت بگیرد. برای اینکه شریک زندگی تان را درست انتخاب کنید باید درباره مهم ترین نکات در انتخاب همسر آگاهی داشته باشید. ما در این مطلب مهم ترین نکات در انتخاب همسر را در اختیارتان قرار میدهیم.

تقریبا بسیاری از افراد یک نکته خیلی مهم درباره روابط را فراموش می کنند. اولا رابطه عاشقانه مانند رابطه دوستی نیست، بلکه تعهداتی وجود دارد که هر دو طرف ملزم به رعایت کردن آن هستند. دوما هر کسی نمیتواند شریک خوبی برای شما باشد. منظور ما چیست؟

شما باید با آگاهی کامل یک سری از کار هایی را انجام دهید که می تواند به شما کمک کند همسر بهتری برای خود انتخاب کنید. قطعا هیچ کس نمی خواهد در اندوه و افسوس زندگی کند و هر روز به این فکر کند که شخصی که انتخاب کرده است فرد مناسبی برای او نیست.
برای اینکه بهترین انتخاب را داشته باشید، باید به تمامی صفات فرد مورد نظر توجه کنید. این بهترین و آسان ترین راه برای شناخت طرف مقابل است.در اینجا نکاتی را برای کمک به شما جمع آوری کرده ایم:.

مهم ترین نکات در انتخاب همسر

1. قوه درک و هوش
چیزی که باید بدانید این است که همیشه عشق حرف اول و آخر را در روابط نمی زند. فاکتور های زیادی در پیشرفت و عمق یک رابطه تاثیر گذار هستند که یکی از این فاکتور ها هوش است؛ بنابراین یکی از نکاتی که شما باید در طرف مقابل محک بزنید قوه ادراک و هوش وی است. اگر وی قوه درک قابل قبولی دارد، بنابراین می تواند به شما کمک کند که در زندگی پیشرفت کنید و مسیر درستی را در ازدواجتان انتخاب کنید.

 

انتخاب همسر یکی از مهم ترین انتخاب ها در زندگی است

2. پیوند عشق
هرچقدر هم که بخواهیم عشق را نادیده بگیریم، باز هم یکی از ارکان اصلی یک رابطه عشق محسوب می شود. باید به این نکته توجه داشته باشید که عشق فراتر از زیبایی ظاهری است. برای این منظور باید فردی را انتخاب کنید که در نگاه اول جذب او شوید. به این نکته توجه داشته باشید که منظور ما بیشتر از رابطه جسمانی، رابطه احساسی است.

3. برنامه آینده
درست است که انسان ها برای عشق ازدواج می کنند، اما بعد از عشق چه؟ مطمئنا در هر رابطه ای چیز های بیشتری از عشق صرف اهمیت دارد. شما به کسی احتیاج دارید که برای آینده برنامه های خوبی در سر داشته باشد. کسی که به شما هیجان و ذوق می دهد که سخت تر کار کنید و با انگیزه بیشتری اهداف خود را دنبال کنید. یک شریک بلند همت و جاه طلب کسی است که شما باید انتخاب کنید.

4. انتخاب با ناامیدی ممنوع!
صرفا اینکه در دهه چهارم زندگیتان هستید و هنوز مجردید نباید این حس را در شما القا کند با ناامیدی کسی را انتخاب کنید. چنین کاری قطعا بزرگترین اشتباه زندگی شما خواهد بود. ترس و ناامیدی را دور بریزید و سپس به دنبال نیمه گمشده خود بگردید.

5. انتخابتان را با شیر یا خط اشتباه نگیرید!
98 درصد عشق طبیعی شکل میگیرد. این بدان معناست که شما نباید برای دوست داشتن کسی خودتان را مجبور کنید. بگذارید خودش اتفاق بیوفتد. برای انتخاب بهترین فرد از بازی شیر یا خط استفاده نکنید. ممکن است به این نتیجه برسید که هیچ کس فرد مناسبی برای شما نیست و در نتیجه تنها بمانید. قطعا تنها ماندن بهتر از این است که تحت تاثیر احساسات انتخاب اشتباهی انجام دهید.

6. این مسابقه نیست!
هر کار عجولانه ای محکوم به شکست است، حتی قبل از اینکه شما متوجه شوید. در مورد روابط هم داستان از همین قرار است. صرف اینکه احساس شما نسبت به فردی به مرور زمان زیاد شود، نشانه آن نیست که وی می تواند شریک مناسبی برای شما باشد. بهتر است اول از پتانسیل های آن فرد آگاه شوید و سپس وارد تعهدات شوید.

جمع بندی:
روابط بسیار حساس هستند و میتوانند بسیار استرس زا باشند، خصوصا اگر شخص اشتباهی را انتخاب کنید. تنها چیزی که باید از آن مطمئن باشید این است که آیا همه کار ها را درست انجام داده اید یا خیر. یک اشتباه ساده به راحتی می تواند سرنوشت شما را تبدیل به کابوس کند.

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
 
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰
کدام دوستی ها واقعا به ازدواج ختم می شود؟

اگر قصد ازدواج داری بیا خواستگاری...

گاهی برای برخی افراد پیش می آید که درگیر یک رابطه عاطفی می شوند. در دانشگاه یا محل کار و یا هر جای دیگری با یک نگاه عاشق می شوند و تا جایی پیش می روند که دختر و پسر گمان می کنند عشق اول و آخر یکدیگر هستند و با هم عهد می بندند که با هم ازدواج کنند اما سالها می گذرد و خبری از خواستگاری نیست...

گاهی برای برخی سوالات مبهمی ایجاد می شود که آیا واقعا عشق در یک نگاه ایجاد می شود ؟ آیا عشقی که با یک نگاه شروع شود را می توان اسمش را عشق واقعی گذاشت؟ آیا دوستی‌های قبل از ازدواج می تواند منجر به شناخت بهتری شود؟ اگر درگیر یک رابطه عاطفی شدیم چگونه عمل کنیم ؟ ما در این مقاله به این سوالات پاسخ خواهیم داد.

عشق در یک نگاه

ممکن است شما دچار این احساس شده باشید که گاهی با نگاه کردن به جنس مخالف یک حس خاصی پیدا می کنید و ناگهان نگاهتان به یکدیگر گره می خورد و آن لحظه احساس می کنید که عاشق شده اید اما آیا یک عشق واقعی و پایدار با یک نگاه به وجود می آید؟چه اتفاقی می افتد که دو نفر به سرعت یک نگاه کردن عاشق یکدیگر  می شوند؟
برخی افراد معتاد عاشق شدن در یک نگاه هستند و البته این افراد عاشق عاشق شدن هستند و اغلب هم این احساس ،وقت و زمان زیادی را از آنها نمی برد. به محض روبرو شدن با یک نفر سریع عاشق او می شوند در حالیکه چیزی از آن شخص نمی دانند و نمی خواهند که بدانند چرا که ممکن است با شناخت او تمام رویاهایشان بر ملا شود لذا باید توجه داشت که عشقی که در یک نگاه آغاز می شودعشق واقعی نیست و بیشتر به نوعی هوسرانی است. کسی که در یک نگاه عاشق می شود در واقع بدون انکه حتی حاضر باشد چیزی از طرف بداند شیفته ی تخیلات ذهنی که از آن فرد ساخته است می شود نه آن آدمی که به راستی می بیند. این افراد اگر با طرف مقابلشان ازدواج کنند ممکن است مانند بقیه افراد با گرفتاری های زندگی رو برو شوند اما چیزی که بعد از ازدواج به آن دست پیدا می کنند این است که از خواب غفلت بیدار می شوند و احساس می کنند دیگر عاشق نیستند لذا عشقی که با یک نگاه اغاز شود از انجا که هیچ پایه و اساس منطقی پشت آن نیست به راحتی از بین خواهد رفت .

دوستت دارم های بی ریشه...

همان هایی که در یک نگاه عاشق می شوند با همان یک نگاهشان طرف را درگیر یک رابطه عاشقانه و عاطفی  می‌کنند اما در یک رابطه عاطفی از آنجا که دختران سرشار از احساسات هستند به راحتی به وعده و وعیدهای پسران گوش می دهند و ممکن است سالهای سال درگیر یک رابطه ی عاطفی شوند اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی که شرایط ازدواج را ندارند از طریق روابط آزاد ، پنهانی و احساسی با عواطف یک دختر بازی می کنند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه پر کنند و برای ادامه ی رابطه از دادن قول ازدواج هم ابایی ندارند. این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارند و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و ... آنها نمی دانند که دوستت دارم های بی ریشه چه بر سر یک دختر می آورد! و چه فرصت های ازدواجی را از آنان می‌گیرد...

زمان ازدواج دختران و پسران متفاوت است و دختران با عبور از یک محدوده ی سنی شانس کمتری برای ازدواج موفق پیدا می کنند. اگر واقعا قصد ازدواج دارید برای آن زمان تعیین کنید و هر چه سریع تر با خانوادتان صحبت کنید تا با دختر مورد علاقه شما آشنا شود و از طریق رسمی به خواستگاری بروند و اگر قصد ازدواج ندارید بینِ زمین و آسمان نگه ندارید آنکه جانش برایتان در می رود را ...گاهی خط کش و میزان بگذارید ،زاویه‌ها و گوشه های  گفتار و رفتارتان را اندازه بگیرید...

کدام دوستی ها واقعا به ازدواج ختم می شود؟
کدام دوستی ها واقعا به ازدواج ختم می شود؟

دختران : کمی تامل

برخی دختران با وجود احساساتی که دارند اما گاهی از طولانی شدن زمان آشنایی خسته می شوند. مدام می گویند زودتر تکلیف من را روشن کن و به هر نحوی می خواهند طرفشان را برای آمدن به خواستگاری ترغیب کنید. گاهی اصلا دلشان می خواهد پا بگذارند روی تمام قوانین عرفی و خودشان گل و شیرنی بگیرند و به خواستگاری معشوقشان بروند اما عجله نکنید و کمی تامل کنید.
هیچ وقت به فرد مورد علاقتان اصرار نکنید که هر چه سریع تر به خواستگاری بیایید چرا که با اصرار شما ممکن است اتفاقات ناخوشایندی بیفتد و با سرانجام گرفتن این وصلت ،بعد ها آن کسی که سرکوفت بخورد شما باشید . شاید بعد ها با یک دعوا این حرف را از همسرتان بشنوید که :"من اصلا نمی خواستم بیام خواستگاری تو منو مجبور کردی..."آنوقت است که انگار تمام دنیا روی سرتان خراب می شود.
وقتی دو نفر پس از دوستی با یکدیگر ازدواج می کنند ممکن است که عزت و احترام دختر نزد خانواده همسر کم شود حال اگر این ازدواج با اصرار دختر هم صورت گرفته باشد به مراتب سرزنش ها بیشتر خواهد شد پس عجله نکنید اما در عوض شناختتان را نسبت به طرفتان بیشتر کنید و کمی از احساساتتان فاصله بگیرید.
در لابلای حرف ها می توانید برخی از واژه ها را زیر ذربین بگیرید و متوجه شوید که این پسر واقعا قصد ازدواج با شما را داردیا خیر . اگر پسری :
- به شما اصرار می کند که کسی از روابط ما خبردار نشود.
- هر وقت حرف ازدواج به میان می آید حرف را عوض می کند و علاقه ای به صحبت کردن در این زمینه ندارد.
- عفت را زیر پا می گذارد و به جای شناخت منطقی، از شما در خواست های نامشروع دارد و یا با شما درباره مسائل جنسی و تحریک کننده صحبت می کند.
- برای آمدن به خواستگاری مدام بهانه جویی می کند و امروز و فردا می کند.
- از شما می خواهد که خودتان را بخاطر او تغییر دهید و هر روز یک ایرادی از نوع پوشش و ظاهر شما می‌گیرد.
بدانید که این فرد هدفی جز وقت گذرانی ندارد لذا هیچ وقت برای ازدواج با این افراد نه وقتتان را تلف کنید و نه اصرار به ازدواج با آنان کنید چرا که اگرچنین افرادی حتی با اصرار شما به خانه مشترک وارد شوند نمی توانند زمینه یک زندگی ارام و موفق را فراهم کنند. پس خیال نکنید که همه ی ماجرا با نشستن سر سفره عقد تمام می‌شود بلکه بعد از عقد مشکلات تازه ای در انتظار شما خواهد بود .

به هر ترتیب هیچ کس منکر این نیست که در همه زندگی های زناشویی مشکلات و اختلاف نظر هایی وجود دارد اما این مشکلات در ازدواج هایی که با دوستی شکل گرفته است به مراتب بیشتر دیده می شود که وقتی دو نفر عاشق می شوند بخاطرآن عشق و محبتی که بین‌شان هست چشم بر همه چیز می ببندند و تنها خوبی های یکدیگر را می بینند اما با رفتن زیر یک سقف تازه پی به مشکلات اساسی یکدیگر می برند و انجاست که تنفر جای عشق را می گیرد پس عاقلانه تصمیم بگیرید و عاشقانه زندگی کنید قبل از انکه عاشق شوید

 برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید

سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید
  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰

 6 شرطی که هر دختر و پسری برای ازدواج باید داشته باشد

عدم آمادگی افراد برای ازدواج

فراموش نکنید که ازدواج یک سفر چند ده ساله است

 

بسیاری از دختران و پسران جوان، تصور می کنند با رسیدن به بلوغ جسمانی، آمادگی های لازم برای ازدواج را پیدا کرده اند بنابراین توانایی لازم برای اداره زندگی مشترک را دارند و می توانند بر مشکلات و دست اندازهای آن فائق شوند. در صورتی که اگر یک نفر برخی آمادگی های مورد نیاز برای ازدواج را در خود رشد و پرورش نداده باشد، لزوما با یافتن فردی که دارای تمام ملاک های مد نظرش باشد، نمی تواند ازدواج پایداری داشته باشد. وقتی این آمادگی ها نباشد، کم کم تنش ها شروع خواهد شد، دو طرف حرف همدیگر را نخواهند فهمید، درگیری ها بیشتر می شود و روز به روز از هم دور خواهند شد. بنابراین  در مبحث ازدواج، خیلی مهم است که بدانیم آیا آمادگی ازدواج را داریم یا نه؟ شاید با خودتان بگویید مگر ازدواج هم آمادگی می خواهد؟ 

 

در جواب سوال مطرح شده، برای تان یک مثال می زنم. فرض کنید قرار است به سفر بروید. چقدر برای تان مهم است زمانی سفر بروید که حال تان خوب باشد و شرایط خوبی داشته باشید؟ به طور مثال اگر مریض باشید، دوست ندارید به سفر بروید. اگر از نظر مالی در مضیقه باشید، سفر رفتن را به تعویق خواهید انداخت. از چند روز قبل وقت قابل توجهی را صرف خرید وسایل مورد نیاز، ایجاد آمادگی های لازم برای سفر در خودتان، انتخاب همسفر و... می کنید. به این موضوع فکر خواهید کرد با چه فردی سفر بروید که بیشتر خوش بگذرد. با توجه به همه این موارد، فراموش نکنید که ازدواج یک سفر چند ده ساله است، پس خیلی مهم است که هم آمادگی های لازم برای ازدواج را کسب و هم فردی را انتخاب کنیم که در زندگی به هر دو نفرمان خوش بگذرد!

  

6 آمادگی قبل از ازدواج

از بحث اهمیت آمادگی های قبل از ازدواج که بگذریم، باید بدانیم که آمادگی قبل از ازدواج، شامل چند جنبه است که در ادامه، نکاتی را در این باره خواهید خواند.

  

آمادگی روانی

بحث مسئولیت پذیری، توانایی مقابله با مشکلات، خوش بینی و مثبت اندیشی، توانایی تصمیم گیری مستقل و پختگی هیجانی از جمله مباحثی است که در این حیطه قرار می گیرد. شما باید به صورت جداگانه، شخصیت خودتان را در حوزه های مطرح شده بررسی کنید تا با آمادگی کامل به سراغ زندگی مشترک بروید. توجه داشته باشید داشتن آمادگی در تمام موضوعات مطرح شده در حیطه آمادگی روانی، برای موفقیت زندگی مشترک الزامی است.

  

آمادگی اجتماعی

بحث آمادگی اجتماعی برای همسران بسیار مهم است چون بعد از ازدواج، شما دارای خانواده جدیدی می شوید و اگر در این آمادگی دچار مشکل باشید، در رفت و آمد با خانواده همسر یا دوستان همسر به مشکل جدی برخواهید خورد. بررسی این آمادگی در خودتان کار سختی نیست و باید نحوه تعامل تان با دیگران را ارزیابی کنید.

  

آمادگی مالی

این آمادگی به خصوص برای آقایان بسیار مهم است چون کفایت مردانه در زندگی مشترک تا حدی از شغل و آمادگی مالی فرد به دست می آید. همین طور اگر از طرف خانواده حمایت مالی می شوید، بهتر است بدانید هر حمایتی، دخالتی هم به دنبال دارد و این نکته ای است که از دید بیشتر زوج های جوان پنهان می ماند.

  

آمادگی جسمانی

برای مثال سن و سال فرد و طرف مقابل در این بخش قرار می گیرد. به طور معمول اختلاف سن بین 2 تا 7سال را ایده آل در نظر می گیریم. این تفاوت در سنین بالای 30 سال از بین می رود، چون فرض می شود که فرد تا 30 سالگی به بلوغ فکری کامل رسیده است یعنی اگر زوجی که سن شان بیشتر از 30 سال است، قصد ازدواج دارند، ضروری نیست که اختلاف سن شان در محدوده 2 تا 7 سال باشد. اگرچه سن به تنهایی عامل خوشبختی یا بدبختی زوج نیست ولی توصیه می شود با فردی ازدواج کنید که در این محدوده سنی باشد. 

 

ازدواج با فردی که در دهه متفاوتی با شماست، منجر به نداشتن تفاهم می شود و همچنین بعدها در فرزند پروری می تواند مشکل ایجاد کند. همین طور ازدواج در سنین پایین ممکن است باعث بروز نارضایتی در سنین بالاتر شود چون فرد در وقت ازدواج دارای بلوغ هیجانی نبوده و ملاک های مشخصی برای ازدواج نداشته است و در بزرگ سالی با بالارفتن سن، ملاک هایش تغییر می کند. همین طور توصیه نمی شود که ازدواج خود را تا سنین بالا به تعویق بیندازید چون بالا رفتن سن، موجب کاهش انعطاف پذیری می شود که این ویژگی در رضایت زناشویی نقش مهمی دارد.

  

آمادگی اعتقادی

خط قرمزهایی که ما در زندگی برای خود داریم و بایدها و نبایدهایی که برای خود تعیین کرده ایم، باید کاملا مشخص باشد تا بتوانیم برای طرف مقابل مان در جلسات خواستگاری به خوبی توضیح دهیم. 

 

آمادگی خانواده ها

آیا خانواده، مستقل شدن من را می پذیرد؟ آیا طرف مقابل را به عنوان عروس یا داماد می پذیرد؟ آیا اگر روی حمایت مالی خانواده حساب باز و آن ها را مطلع کنم، این توانایی را دارند؟ بعضی از جوانان، خانواده ها را از ارتباط هایشان آگاه نمی کنند تا زمانی که تصمیم نهایی را بگیرند. این کار، درست نیست. پنهان کردن مسئله مهمی مانند ازدواج از خانواده موجب رنجش آن ها می شود و حتی می تواند باعث بروز مقاومت در برابر ازدواج شما بشود. حتی ممکن است خانواده طرف مقابل را در این پنهان کاری دخیل بدانند و دید منفی به وی پیدا کنند. به همین دلیل است که در جلسات خواستگاری، خانواده ها با هم رفت و آمد می کنند تا با هم بیشتر آشنا شوند.

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.


سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.

  • فخری حیدری
  • ۰
  • ۰


خیال پردازی هایی درباره ازدواج صورات بسیاری که ذهن شما را احاطه کرده می تواند موجب به وجود آمدن انتظاراتی غیرواقعی شود. مطمئنا اگر دائما به دنبال یک زندگی سیندرلایی تا ابد شاد باشید، ناامید خواهید شد.

تلویزیونی نباشید
اگر شب ها تا دیر وقت تلویزیون نگاه می کنید و به فیلم های کلاسیک علاقه مندید، اگر آهنگهای عاشقانه گوش می دهید یا اگر رمان های عاشقانه می خوانید، بنابراین شاید تصویری از ازدواج در ذهن خود بسازید که با واقعیت در تعارض باشد.
به این موضوع فکر کنید که تقریبا تمام خانواده ها در این فیلم ها، خانواده های سنتی هستند. آنها ظاهرا با مشکلات جدی ای روبرو نیستند، چرا که موضوعاتی از قبیل ازدواج زود هنگام، مشکلات فرزندان با نامادری و ناپدری ها، خیانت، مواد مخدر، سرکشی های اجتماعی، بیکاری، مشکلات سخت اقتصادی، تهدیدات و حتی طلاق محور داستان قرار نمی گرفتند. پدر نان آور خانه بود و مادر خانواده را تر و خشک می کرد.
شاید این فیلم ها این فکر را به شما القا کند که زندگی همیشه عالی بوده و تمامی نیازهایتان می بایست توسط همسرتان برآورده شود، با آمدن بچه ها همیشه زندگی بهتر می شود (بچه ها شیرینی زندگی اند)، ازدواج تمام مشکلاتتان را حل می کند و از این پس با شادی زندگی خواهید کرد.

عوامل یک ازدواج موفق
ازدواج شما برای موفقیت نیاز به عشق، حمایت، شکیبایی، ارتباط متقابل، انتظارات معقول، مراقبت و نگهداری و کمی هم حس شوخ طبعی دارد.

تصورات و واقعیات ازدواج
در این جا چند نمونه از تصورات رایج درباره ازدواج و واقعیت آنها را به شما می گوییم.

تصور: با ازدواج درد تنهایی مرتفع می شود.
واقعیت: بسیاری از متاهل ها هستند که هنوز هم احساس تنهایی می کنند.

تصور: بعد از ازدواج یک انسان کامل می شوید.
واقعیت: یک زوج می توانند مکمل یکدیگر باشند، اما شاید در تکامل فردی هم تاثیری نداشته باشد. شما بخش عمده تکامل فردی تان را باید در دوران تجرد به دست آورید نه این که به امید کسی باشید که از راه برسد و در کنار او تکامل پیدا کنید.

تصور: اگر ازدواج نکنم بیچاره و بدبخت می شوم.
واقعیت: ازدواج ضرورت است. اگر موقعیت مناسب ازدواج داشتید، حتما ازدواج کنید اما اگر حس می کنید از سن ازدواجتان گذشته و فرصت مناسبی ندارید، لازم نیست خودتان را سرزنش کنید یا احساس کنید زندگی تان به پایان رسیده است. افراد مجرد بسیاری وجود دارند که واقعا شاد هستند و مشکلی ندارند. شما هم یکی از آنها باشید.

تصور: عشق همیشه در زندگی پا برجا خواهد ماند.
واقعیت: تقریبا تمامی افراد در روابط های خود پستی و بلندی هایی را تجربه می کنند. مشکلات و سختی های روزمره زندگی مشترک اغلب، احساسات عاشقانه را تحت الشعاع قرار می دهد. این را به یاد داشته باشید که در طول زندگی شکل و شمایل عشق تغییر می کند و شاید در ظاهر از تب و تاب آن کاسته شود اما عمق بیشتری می گیرد و به صورتی دیگر نمود پیدا می کند.

تصور: ازدواج موجب شادی فرد می شود.
واقعیت: نمی توانید انتظار داشته باشید که همسرتان برای شما منبع شادی باشد. شادی درون باید از خود شما نشات بگیرد. شاید ازدواج، قسمتی از شادی فردیتان را پر کند، اما نمی تواند منبع اصلی شادمانی باشد.

تصور: اگر واقعا عاشق هم باشید، هیچ مشکل اساسی ای نخواهید داشت.
واقعیت: یک ازدواج موفق بدون مراقبت، تعهد و تلاش و صرفا با عشق به دست نمی آید.

تصور: همسرم باید تمام نیازهای مرا بدون بازگو کردن من بشناسد.
واقعیت: حال، چون ازدواج کرده اید بدین معنا نیست که بتوانید ذهن ها را بخوانید. باید به همسر خود بگویید که نیازهای شما چیست.

تصور: هر نوع ناسازگاری و کشمکش نشان دهنده فقدان عشق است.
واقعیت: ناسازگاری در هر ازدواجی وجود دارد. سعی کنید عاقلانه و در جهت بهبود رابطه تان با آن برخورد کنید. مبارزه سالم با این تنش ها این است که در آن تنها به فکر برنده شدن نباشید.

برای ثبت آگهی رایگان به سایت شهر24 مراجعه کنید.


سایت شهر24 مرجع آگهی های رایگان.با سایت شهر24 دیده شوید.

  • فخری حیدری